نام کتاب : ارزیابی سیاسی - نظامی جنگ های پیامبر اکرم نویسنده : پژوهشکده تحقیقات اسلامی جلد : 1 صفحه : 105
ببينند همين حال را پيدا خواهند كرد. مالك گفت: واى
بر شما كه ترسوترين سپاهيانيد سپس براىاينكه خبرايشان شايعنشود و موجب بيم سپاه
نگردد، آنان را پيش خود زندانىكرد. [1]
مالك فرد شجاعترى را براى كسب خبر فرستاد و او نيز
همان نظر را داد، اما او زير بار نرفت و از انديشه خود برنگشت. [2]
رسول خدا (ص) نيز به كسب اطلاعات از دشمن پرداخت به
اين منظور، فردى به نام ابى حَدْرَد اسلمى را فراخواند و مأموريت اين كار را بدو
سپرد. واقدى در اين باره مىنويسد:
او بيرون رفت و ميان لشكر دشمن گشتى زد و خود را
كنار مالك بن عوف رساند و ديد كه سالاران هوازن همگى پيش اويند و شنيد كه به
يارانش مىگويد: محمد هيچ گاه با مردمى كار ديده جنگ نكرده است، و پيش از اين
همواره با گروهى كم اطلاع جنگيده و در نتيجه پيروز شده است؛ اكنون سحرگاه دامها و
زنان و فرزندان خودتان را پشت سرتان قرار دهيد و سپس صفهاى خود را مرتب كنيد و
حمله را شما آغاز كنيد، غلاف شمشيرهايتان را بشكنيد و سپس با بيست هزار شمشير غلاف
شكسته و همه با هم حمله كنيد و بدانيد كه غلبه و پيروزى از كسى است كه نخست حمله
مىكند. [3]
از جايى كه رسول خدا (ص) ناچار بود از دره حنين
بگذرد، به يكى از ديدبانان دستور داد بر قلهاى مستقر شده، دشمن را شب تا صبح زير
نظر بگيرد. او در بازگشت از مأموريت گزارش داد كه خطرى متوجه عبور مسلمانان از
حنين نيست. [4]
د- نبرد طرفين
همين كه يگانهايى از نيروهاى اسلامى وارد دره حنين
شدند، ناگهان باران تير بر آنها باريدن گرفت. هوا هنوز كاملًا روشن نشده بود و
مسلمانان محل استقرار دشمن را كه در پس سنگ و صخره مخفى بود، نمىدانستند. اين بود
كه سراسيمه راه گريز در پيش گرفتند و شيرازه سپاه از هم پاشيد. پيامبر خدا (ص) كه
چنين ديد، استوار و پابرجا در مقابل دشمن ايستاد و با تعداد اندكى كه همراه وى
بودند، به نبرد پرداخت. به عمويش، عباس كه