نام کتاب : ارزیابی سیاسی - نظامی جنگ های پیامبر اکرم نویسنده : پژوهشکده تحقیقات اسلامی جلد : 1 صفحه : 77
رسول خدا (ص) وقتى نامه را دريافت كرد و از مضمونش
آگاه شد، دستور داد كه نامه زير را براى ابوسفيان نوشتند:
از محمد رسول خدا به ابوسفيان بن حرب ... غرور تو
از ديرباز تو را نسبت به خدا مغرور ساخته است، اما اينكه نوشتهاى كه با جمع خود
به سوى ما آمدهاى و قصد داشتهاى برنگردى تا ما را درمانده سازى، اين چيزى است كه
خداوند ميان تو و آن مانع خواهد بود و عاقبت پسنديدهاى را براى ما قرار خواهد داد
تا ديگر نتوانى از لات و عزى نام ببرى، و اينكه گفتهاى چه كسى به من كندن خندق را
آموخته است، خداوند متعال براى خسمگين ساختن تو و يارانت اين را به من الهام فرمود.
روزى خواهد رسيد كه فقط شبها جرأت دفاع از خود داشته باشى، و روزى بر تو خواهد
رسيد كه من در آن روز لات، عزى و اساف و نائله را خواهم شكست و تا امروز را به
يادت آورم. [1]
ابو سفيان، در حقيقت پس از پايان جنگ احزاب در
انتظار فرا رسيدن آن روز ماند و خود را از انجام هر گونه اقدام نظامى عليه حكومت
اسلامى ناتوان مىديد. به دليل همين اضطراب و نگرانى بود كه وقتى رسول خدا (ص) در
جنگ عليه قاتلان قاريان قرآن، عبورش از نزديكى مكه افتاد، مكيان نگران شدند كه
مبادا حضرتش به شهر حمله كند.
موفقيتهاى سياسى
پيش از جنگ احزاب بتپرستان عرب روى قدرت قريش حساب
مىكردند و اميدوار بودند كه بتوانند حكومت اسلامى را براندازند، اما وقتى ديدند
از قدرت حجاز در آن روزگار كارى برنيامد، باور كردند كه اسلام ماندنى است. از آن
پس آوازه قدرت اسلام در ميان قبيلههاى عرب پيچيد و همه جا سخن از مقام والاى حضرت
محمد (ص) بود. [2]
روند گرايش به اسلام نيز شتاب گرفت. تعداد كسانى كه
در دو سال پس از جنگ احزاب اسلام آوردند، از مجموع تعداد مسلمانان پيش از آن بيشتر
بود [3] و اين نشانگر عظمت اسلام در چشم مردم و اعتبار همگانى مسلمانان بود.