نام کتاب : ارزیابی سیاسی - نظامی جنگ های پیامبر اکرم نویسنده : پژوهشکده تحقیقات اسلامی جلد : 1 صفحه : 92
مگر اينكه چشمههاى آب آن را به تصرف درآوريد.
مسلمانان چنين كردند و يهوديان مجبور شدند از دژ خارج شده، نبرد كنند. اما آنان
ياراى مقاومت در مقابل سپاه اسلام را نداشتند و شكست خوردند. [1]
نقش اميرمؤمنان (ع) در جنگ خيبر
يكى از دژهاى استوارى كه مورد حمله مسلمانان قرار
گرفت، دژ قموص بود كه خود شامل چند دژ ديگر مىشد. يهوديان ساكن اين دژ بشدت از
خود دفاع مىكردند و مسلمانان را زير باران تيرها قرار مىدادند. رسول خدا (ص)
روزى ابوبكر را به فرماندهى عدهاى گماشت تا دژ را بگشايد، اما او در مقابل يهود تاب
نياورد و بازگشت. روز ديگر، عمر به فرماندهى منصوب شد. او نيز بدون هيچ نتيجهاى
بازگشت. در اين وقت، رسولخدا (ص) فرمود:
فردا پرچم را به كسى خواهم داد كه خدا و رسولش او
را دوست مىدارند و او نيز خدا و رسولش را دوست مىدارد، و خداوند به دست او
پيروزى را نصيب ما خواهد كرد و او حمله كنندهاى است كه فرار نمىكند.
روز بعد پرچم را به دست اميرمؤمنان (ع) داد و آن
حضرت دژ را گشود. اين پيروزى بويژه از آن جهت اهميت داشت كه نامدارترين پهلوان
يهود (مرحب) با ضربت شمشير آن حضرت از پاى درآمد و ديگر پهلوانان يهود نيز يكى پس
از ديگرى به قتل رسيدند. [2]
دستاوردهاى نظامى، سياسى و اقتصادى
نبرد خيبر
با فتح ناحيه خيبر، آخرين پايگاه يهود در جزيره
العرب سقوط كرد. پيش از آن هر گاه يهود در مدينه زير فشار قرار گرفتند، به اين
نقطه مىگريختند. اما از اين پس هر چند رسول خدا (ص) به اهالى خيبر اجازه داد كه
در آنجا بمانند و به كار زراعت مشغول