نام کتاب : آشنایی با تاریخ اسلام و ایران نویسنده : برهانیان، عبدالحسین جلد : 1 صفحه : 51
تمدن ايران با ايجاد حلقههاى ارتباط ميان حوزههاى تمدنى
و معرفى آنها به همديگر خدمتى عظيم به تمدن عمومى عالم نمود. پيش از شكل يابى امپراتورى
هخامنشى چند مركز تمدن در سرزمينهاى شوش، بابل، كلده، آشور و نواحى نيل وجود داشت
و اهالى هر منطقهاى گامى مهم در راه تمدن نهاده بودند، ولى هر يك از ميزان ترقى و
برآوردههاى ديگرى غافل و بى خبر بودند. گردآورى اين حوزههاى تمدنى زير چتر يك حكومت
مركزى قدرتمند و استقرار نظم و امنيت باعث جلوه نمايى و درخشش آنها گشت. با جمع آورى
معلومات و معارف اين تمدنها و كسب فرهنگ و دانش و هنر آنها، تمدنى غنى در ايران شكل
گرفت كه بقايا و آثار آن را مىتوان در تمدن درخشان اسلامى مشاهده كرد. [1] البته لازم
است بيان شود كه هر چند ايران زمين بخش قابل توجهى از جنبههاى تمدنى خويش را از تمدنهاى
ديگر اقتباس نمود، ولى اين مسئله يك جانبه نبوده و بسيارى از آثار و فرهنگ تمدن ساير
ملل از ايران سرچشمه گرفته است.
علم و هنر در ايران باستان
تمدن ايران باستان در عرصه فرهنگ و دانش نيز از رونق و
اعتبار خاصى برخوردار بوده است. ايرانيان به لحاظ خط و زبان سابقهاى ديرينه داشته
و همواره در برابر قبايل مهاجم اين مؤلفههاى فرهنگى خويش را حفظ نمودهاند [2]. در
عصر هخامنشى ايرانيان خط ميخى را از صورت رمزى به صورت الفبايى در آوردند و خطى صحيح
و آسان ابداع كردند. [3]
از مصاديقى كه بر رونق و اعتلاى تمدن ايران باستان مهر
تأييد مىزند، وجود مدارس و مراكز علمى در برخى از شهرهاى اين سرزمين است. در اين ميان
دانشگاه شهر جنديشاپور داراى شهرت و عظمت خاصى بوده است. اين دانشگاه از كانونهاى مهم
تعليم طب به شمار مىرفت. [4] خسرو انوشيروان بيمارستانى براى تمرينات علمى دانشجويان
و مداواى بيماران در اين جا بنا نهاد و پزشكانى از هند و يونان را به اين مركز دعوت
كرد.