نام کتاب : آشنایی با تاریخ اسلام و ایران نویسنده : برهانیان، عبدالحسین جلد : 1 صفحه : 58
و سلسلههاى ايرانى در اين منطقه فرمانروايى داشتند، دين
اسلام در بسيارى از نواحى شبه قاره رسوخ يافت و بخش عظيمى از جامعه هند را شيفته تعاليم
عاليه خود ساخت.
رابطه ديرينه هنديها و ايرانيان
جواهر لعل نهرو ايرانيان را قديمترين ملتى مىداند كه
در زندگانى و فرهنگ هندويان نفوذ كردهاند. [1]
بنا بر شواهد تاريخى، ايران و هند دو سرزمينى هستند كه
بخش عمدهاى از اقوام آريايى به اين مناطق مهاجرت نمودند. آرياييها كه ساليان دراز
را با هم گذرانده بودند و اخلاق و صفات مشترك داشتند، پس از جدايى و مهاجرت به سرزمينهاى
مورد نظر، بسيارى از ويژگيهاى مشترك قومى را همچنان حفظ كردند. [2] در نتيجه پيوندها
و وابستگيهاى عميق فكرى و فرهنگى ميان دو قوم از زمينهاى استوار و مستحكم برخوردار
مىباشد.
در عصر هخامنشيان و زمان امپراتورى داريوش اول (521-
486 ق.) ايرانيان تا مرزهاى هند پيشروى نموده، منطقه سند را جزو قلمرو ايران كردند
كه داريوش در كتيبه بيستون از آن ياد كرده است. [3] در زمان اشكانيان كشمير و پنجاب
و حوزه رود مهران ضميمه قلمرو اين امپراتورى بوده است. در اين دوره در روابط ايران
و هند، جنبههاى بازرگانى بر ساير بخشها تفوّق داشته است. [4] ساسانيان نيز كه بيش
از چهار سده (226- 631 م) بر ايران زمين فرمانروايى كردند، با سلاطين هند به خصوص پادشاهان
سلسله گوتپاد مناسبات دوستانهاى داشتند. در اين دوره تماس ادبى و هنرى ايران و هند
بيش از هر زمان ديگرى بوده است.
چنان كه بيان شد، ارتباط و تبادل افكار و عقايد ميان ايران
و هند از قدمت بسيار ديرينهاى بهرهمند بوده و به پشتوانه همين پيوند و همبستگى فرهنگى،
ايرانيان در دورههاى بعد بذر اسلام را در دل بسيارى از هنديان نشاندند.
[1] . مجيد يكتايى، فرهنگ و تمدن ايران و اسلام در سرزمين
هند و پاكستان، ص 39