نام کتاب : آشنایی با تاریخ تمدن اسلامی نویسنده : بینش، عبدالحسین جلد : 1 صفحه : 130
ايران بود كه اسكندر و همراهان و جانشينانش با
تمدنهاى چين و هند پيوند يافتند و از آن طريق از معارف خاور دور در حكمت طبيعى
بهرهمند گشتند. [1]
1- 1- 1. اوجگيرى فعاليتهاى علمى
در روزگار ساسانيان- كه در آستانه ظهور اسلام بر
ايران حكومت داشتند- سرزمين ما زير تأثير عواملى چند به اوج علمى خود رسيد.
1. انتقال اسيران رومى به ايران: در اين
روزگار ايرانيان با روميان پيوسته در جنگ بودند. در خلال اين نبردها در ميان دهها
هزار تن اسيرى كه پس از پيروزى شاپور يكم بر والرين به ايران آورده شدند، شمارى
مهندس و كارگر بودند كه در ايجاد ساختمانها، سدها و پلها و از آن طريق انتقال برخى
عناصر فرهنگى نقش مؤثرى داشتند. [2]
2. باز شدن فضاى فرهنگى: در عصر ساسانى
جامعه ايرانى به صورت سيستمى باز درآمد و افزون بر تماسهاى نظامى و معاملات تجارى
كه با ديگر ملل در جريان بود، فعاليت مسيحيان، به ويژه نسطوريان در ايران افزايش
يافت. در رُها، نصيبين و جنديشاپور مدارس و مراكز علمى ايجاد گشت و ترجمه كتابهاى
هندى و يونانى به پهلوى و بعدها به سريانى- عربى آغاز شد. [3]
3. سفر برزويه طبيب به هندوستان: وى
از سوى انوشيروان به هندوستان گسيل شد و نسخهاى از كتاب كليله و دمنه را به ايران
آورد و خود نيز بابى را در آغازش به آن افزود. [4]
4. انجام تأليفهاى نجومى و جغرافيايى:
كتابهاى «زيج شهريارى» و «جغرافياى شهرهاى ايران» از تأليفهاى اين دوره است. از
بزرگمهر نيز شرحهايى بر يك كتاب نجومى از واليس [5] رومى به جاى مانده و از
نوشتارى به نام اندرزگر تأليف ذاذان فرخ نيز در تذكرههاى تاريخى نام برده شده
است. [6]