نام کتاب : آشنایی با تاریخ تمدن اسلامی نویسنده : بینش، عبدالحسین جلد : 1 صفحه : 199
تساهل و تسامح را در پيش گيرند. آنان به ناگزير بايد
جانب ارباب همه اديان را رعايت مىكردند. از اين رو در دستگاه دولتىشان،
انديشمندان همه اقوام و مذاهب، براساس تواناييهاى علمى، هنرى و فنى خويش
مىتوانستند جايگاه خويش را بيابند. [1]
اما تا آنجا كه به فرهنگ و تمدن اسلامى مربوط
مىگردد، وقايع زير در دولت تيموريان روى داده است:
1. گسترش تعليم و تربيت: امپراتوران و
بزرگان مغولى با بخشيدن ملك و مال به مساجد و تكايا و مدرسان و پيران، دانشجويى
را تشويق مىكردند و زمينههايش را فراهم مىساختند.
مدارس ابتدايى در اين دوره به مساجد وابسته بود.
جهانگير ترتيبى داد كه هرگاه مسافر يا مرد ثروتمندى بميرد، دارايى او به نفع مساجد
و خانقاهها ضبط خزينه شاهى گردد. شاه جهان در دهلى مدرسهاى سلطنتى بنا نهاد.
اورنگ زيب به تأسيس مدارس و دارالعلمهاى چندى همت گماشت و براى توسعه يك مركز بزرگ
تعليم و تربيت در لكنهو از بخشيدن ملك و مال هيچ دريغ نكرد. در اين دوره، آموزش و
پرورش نسوان منحصر به خانوادههاى ثروتمند و اهل علم و به ويژه بانوان حرمسراى
شاهى بود؛ كه برخى از آنها نيز داراى آثار قلمى مشهورى هستند. [2]
2. آميختگى سبكهاى هنرى و معمارى: در
بناهاى اين دوره سبكهاى معمارى روم شرقى، ايرانى، هندى و حتى بودايى به چشم
مىخورد و دليل آن نيز علايق و تعلقات خاطر پادشاهان اين خاندان و تنوع نژادى و
فرهنگى معماران بوده است. [3]
3. اسلامى بودن سبك مساجد: در حالى كه
قصور و قلاع نباشد، در اين دوره آميزهاى از سبكهاى اسلامى و هندى است، مساجد و
بقاع با شكوه اين عصر عموماً طرز كار و ظاهرى اسلامى دارند. شاه جهان در معمارى
اسلامى داراى مقام بلندى است و آثار وى در اين سبك بيش از همه سلاطين مغول است. [4]
4. ترقى خوشنويسى و نقاشى: هنرهاى نقاشى
و خوشنويسى در اين دوره ترقى شايانى كردند و به ويژه نقاشى ايرانى و از آن جمله
سبك بهزاد مورد تقليد هنرمندان هندى قرار گرفت. [5]