نام کتاب : آشنایی با تاریخ تمدن اسلامی نویسنده : بینش، عبدالحسین جلد : 1 صفحه : 230
خويش» (اصل سوم) و تشكيل يك مجلس شوراى ملى (بعداً
اسلامى) (اصل شصت و دوم) و «مراجعه مستقيم به آراى مردم» در برخى مسائل مهم كشور
(اصل پنجاه و نهم) تأكيد مىكند نيز همچنان مشهود است. [1]
به هر حال امروز در بيشتر كشورهاى اسلامى اصول
مردمسالارى با جرح و تعديلهايى رواج يافته است و ايجاد نوعى توافق ميان اسلام و
دموكراسى در جريان است.
كدام گزينه درباره رابطه اسلام و مردمسالارى درست
است:
1. اسلام به طور كامل با اصول مردمسالارى سازگار
است.
2. اسلام به طور كامل با اصول مردمسالارى مخالف است.
3. اسلام نسبت به مردمسالارى بىطرف است.
4. اسلام تنها پارهاى از اصول مردمسالارى را
مىپذيرد.
2- 1. حقوق زنان
پيش از ظهور تمدن جديد، دامنه فعاليت زنان از
نگاهداشت خانه و تربيت فرزندان فراتر نمىرفت. هرچند كه اين دو وظيفه نيز بسيار
خطير است، اما با پيدايش تمدن جديد ديگر نمىشود كه قلمرو فعاليت زنان را تنها به
انجام اين وظايف محدود ساخت. علاوه بر يك دسته از فعاليتهاى اجتماعى كه مقتضى
دخالت زنان است، حقوق و فعاليتهاى سياسى نيز مقولهاى بوده كه بايد زنان از آن
برخوردار گشته، در آن دخالت داده شوند. در اين زمينه جوامع اسلامى واكنشهاى
گوناگونى نشان دادند. برخى از جوامع سخت با آن به مخالفت برخاستند، و در مقابل،
برخى ديگر بدون توجه به سنتهاى فرهنگى و مذهبى مردم، دخالت زنان در امور جامعه را
درست به شيوه غربى پذيرفتند و به غلط تصور كردند كه لازمه اين دخالت، كشف حجاب و
زير پا نهادن ارزشهاى اسلامى است. اما به هر حال امروزه در بسيارى از جوامع
اسلامى، زنان در فعاليتهاى سياسى،