اجتماعى، علمى و فرهنگى دخالت دارند و تا احراز پستهاى بالاى رياستى نيز ارتقا يافته‌اند. البته اينكه آيا چنين حضورى به ارزشهاى اسلامى زيان رسانده يا نه موضوع بحث ديگرى است.

فعاليت:

حقوق زنان در جمهورى اسلامى ايران را تحليل كنيد.

3- 1. دانش و فناورى‌

پيدايش علوم جديد در ميان جوامع اسلامى تنش چندانى ايجاد نكرد، زيرا كه آنان خود از پيشگامان علوم و فنون جهانى بوده‌اند و در حقيقت دانش را ميراثى مى‌دانستند كه از خودشان به غربيها رسيده بود. اگر هم در مواردى نسبت به علوم غربى و ايجاد نهادهاى جديد آموزشى مقاومتهايى صورت مى‌گرفت، نه به خاطر نفس آن علوم، بلكه به دلايل ديگرى از جمله نابود شدن سنتهاى علمى خودى بوده است. چنان كه با پيدايش مدارس و نهادهاى جديد آموزشى، بسيارى از مدارس سنتى اسلامى- مگر در چند كشور- تعطيل و علوم كهن يكجا كنار نهاده شد كه به نوبه خود ضايعه‌اى بزرگ به شمار مى‌رود.

امروزه بيشتر كشورهاى اسلامى رو به صنعتى شدن مى‌روند و سطح زندگى مردم رو به بهبود است. با پيدايش علوم جديد شيوه‌هاى كهن زندگى به تدريج در ميان آنها رو به تغيير است.

وسايل ارتباطى جديد پيوسته رو به افزايش است و از شمار بيسوادان روز به روز كاسته مى‌شود. [1]

4- 1. زبان‌

موضوع ديگرى كه پس از ورود تمدن غربى به جوامع اسلامى به چالش كشيده شد و بايد نوسازى مى‌گرديد، زبان بود؛ چرا كه انديشه‌هاى جديد ابزار زبانى متناسب خود را مى‌طلبيد و تغيير زبانهاى بومى ملل اسلامى ضرورت يافت. پس از دانشگاهها كه در حقيقت حكم مرجع ايجاد تحول علمى را دارند، فرهنگستانهاى زبان نقش اصلاح‌گر، پيرايشگر و تطبيق دهنده زبانهاى بومى با زبانهاى ملى و بومى را ايفا مى‌كنند.

براى مثال فرهنگستان عربى دمشق در سوريه و فرهنگستان زبان و ادب پارسى در ايران نهادهايى پژوهشى- ادبى هستند كه اولى حفظ و تقويت زبان عربى و روزآمد كردن آن در برابر

[1] . اسلام، ايران، تجدد، ص 323