نام کتاب : آشنایی با تاریخ تمدن اسلامی نویسنده : بینش، عبدالحسین جلد : 1 صفحه : 38
بيت الحكمه و دار العلم نامهايى بود كه اين مؤسسهها
به خود گرفته بودند و مترجمان و نويسندگان در آنجا به كار پژوهش اشتغال داشتند؛ و
در مواردى كلاسهاى درس سطوح عالى نيز در آنها تشكيل مىگرديد. [1]
5. جامعه مشترك المنافع علمى در تمدن
اسلامى
پيدايش روحيه علمى در ميان مسلمانان و مبادله آزادانه
كالاى دانش در درون جامعه اسلامى و داد و ستد آن با جهان خارج، موجب هرچه شكوفاتر
شدن دانش در حوزه تمدن اسلامى گرديد.
اين تلاش علمىِ گسترده ما را به سوى وجود نوعى «جامعه
مشترك المنافع علمى» رهنمون مىگردد كه نمونههاى روشن آن امروزه در اروپا و
امريكا به چشم مىخورد. به گواهى آنچه در جهان كنونى در حوزه دانش در جريان است،
يك جامعه مشترك المنافع علمى از ويژگيهاى كلى زير برخوردار مىباشد:
1. با وجود تنوع نژادى، قومى و زبانى، افتخارات علمى
و دستاوردهاى پژوهشى جامعه به همگان متعلق دارد و آحاد مردم از آن بهرهمند هستند.
2. دانشمندان در انتخاب مكان براى فعاليتهاى علمى
آزادند و اختلافات سياسى مانند تلاشهاى علمى نيست.
3. زبان علمى دانشمندان مشترك است.
با چنين تعريفى از يك جامعه مشترك المنافع علمى،
نخستين نمونه آن، هرچند به طور غير رسمى در قلمرو تمدن اسلامى به چشم مىخورد.
درستى اين ادعا هنگامى تأييد مىشود كه حقايق زير را مد نظر قرار دهيم:
1. بيشتر
دانشمندان اسلامى آثار خود را به زبان عربى نگاشتهاند. ابوريحان بيرونى، خواجه
نصيرالدين طوسى، ابن سينا، محمد بن موسى خوارزمى، محمد بن زكرياى رازى و ابوالوفا
جوزجانى، با وجود غناى زبان فارسى، ترجيح مىدادند كه آثار علمى خود را به زبان
عربى بنگارند. [2]