نام کتاب : آشنایی با تاریخ تمدن اسلامی نویسنده : بینش، عبدالحسین جلد : 1 صفحه : 49
هر چند كه اثر بيرونى تنها اثر موجود از اين دست
نيست، «زيرا ما اكنون ترجمه نوشتههاى هندى به زبان عربى و فارسى را در دست داريم
كه متعلق به پنج يا شش سده نخستين اسلام است».
2. علوم ايرانى
ايرانيان با برخوردارى از پيشينهاى كهن در علم و
فرهنگ، دانشهاى فراوانى را به جهان اسلام انتقال دادهاند. چنان كه در مباحث پيشين
ذكر گرديد جُندى (گُندى) شاپور از كانونهاى علمى بسيار فعال بود و نقش يك مركز
دانشگاهى را ايفا مىكرد. اين مركز با رشد سريع خود جاى انطاكيه و ادِسا را گرفت.
مردان دانش از سراسر جهان به آنجا سرازير مىگشتند و به پژوهش مىپرداختند، به
طورى كه همزمان با انقراض امپراتورى ساسانى، اين شهر به صورت يكى از مهمترين
مراكز دانش آسيايى به ويژه دانش پزشكى درآمده بود.
جندىشاپور نقش مركز علمى بينالمللى را بازى مىكرد
كه دانشمندان ايرانى، هندى و يونانى در آن سرگرم فعاليت بودند. اما نقش ايرانيان
به اين اندازه محدود نبود و آنان علاوه بر پرورش و تكميل علوم يونانى و هندى، خود
نيز در علم نجوم و داروشناسى صاحب اكتشافاتى بودهاند. [1]
ايرانيان در همه جنبههاى تمدن اسلامى نقش سازنده
داشته و در ميدان علم، اين سه نقش برجسته را ايفا كردهاند:
1. انتقال سنتهاى علمى خود به جهان اسلام، مانند
ترجمه زيج شهريارى به عربى.
2. انتقال علوم يونانى به جهان اسلام.
3. انتقال علوم هندى به ويژه پزشكى، نجوم و تاريخ
طبيعى به جهان اسلام؛ كه نمونه برجستهاش ترجمه كتاب كليله و دمنه توسط ابن
مُقَفّع به زبان عربى است. [2]
از عواملى كه به حضور فعال ايرانيان در عرصه علوم
اسلامى كمك كرد، حضور رجال سياسى و خاندانهاى با فرهنگ ايرانى در دستگاه خلافت
بود؛ كه از آن جمله مىتوان