نام کتاب : آشنایی با تاریخ تمدن اسلامی نویسنده : بینش، عبدالحسین جلد : 1 صفحه : 58
4- 2. كاروانسرا
5- 2. كاخ
3. خوشنويسى
چنان كه از عناوين فوق پيداست در اين درس تنها به هنرهاى
معمارى و خوشنويسى پرداخته شده است و ديگر هنرها را بايد در منابع مستقل جُست.
1. ماهيت هنر اسلامى
در اسلام چيستى هنر تعريف نشده است، اما هنرمندان
اسلامى پيوسته در آفرينش آثار خود اصول ويژهاى را رعايت مىكنند كه در حقيقت
چيستىِ آن را القا مىكند. اين اصول همچون يك دستورالعمل و قانون مدوّن و مكتوب در
دست هنرمندان مسلمان موجود نبوده است، اما براساس سنّتى شفاهى و سينه به سينه از
سرزمينى به سرزمينى و از نسلى به نسلى ديگر انتقال يافته است؛ و آثار هنرى اسلامى
وجوه تمايز خود را از رعايت همين اصول دارند. اما اين اصول كدامند؟
1. اصل توحيد: هنرمند اسلامى
در هنگام آفرينش يك اثر هنرى، آن را تجليگاه يگانگى خداوند مىسازد. «هنر اسلامى
همواره مركزى دارد كه از آن سخن مىگويد؛ اعم از اينكه معمارى باشد يا خوشنويسى،
مينياتور باشد يا قالىبافى و جز اينها. و اين مركز انعكاسى از توحيد است.
اين بدان معناست كه بايد همه اشكال بتپرستى را از
هنر اسلامى طرد كرد»؛ و هر آنچه شائبه چندگانهپرستى دارد، از ساحت هنر اسلامى به
دور است.
2. اصل زيبايى الهى: هنرمندان
مسلمان پيوسته كوشيدهاند تا آنچه مىآفرينند عنصر زيبايى را به كمال در خود داشته
باشد. «هنر اسلامى در همه اشكال خود يك هدف مشترك دارد. اين هنر مىكوشد تا زيبايى
چيزها را نشان دهد. همه چيزها آفريده خدا و منعكس كننده زيبايى الهى است ...
زيبايى شرط ضرورى و اساسى آفرينش هر يك از اشكال هنر اسلامى است.»
نام کتاب : آشنایی با تاریخ تمدن اسلامی نویسنده : بینش، عبدالحسین جلد : 1 صفحه : 58