نام کتاب : آشنایی با تاریخ تمدن اسلامی نویسنده : بینش، عبدالحسین جلد : 1 صفحه : 97
تاريخ اين راه به ويژه نشانگر اين واقعيت است كه
مبلغان اديان گوناگون پا به پاى بازرگانان، درصدد گسترش آيينهاى خود در سرزمينهاى
دور دست بودهاند. هلنيسم (يونانىگرى)، آيين بودايى، آيين ميترا (مهرپرستى)، دين
مسيحيت، كيش مانوى، آيين زرتشت و دين اسلام، هر كدام بخشى از گسترش خود را مرهون
جاده ابريشم هستند، زيرا اين جاده به بانيان و مبلغان اديان امكان مىداد تا با
گذر از آن مسير طولانى، آيين خويش را به دوردستترين شهرها و جوامع مسير راه و نيز
شاخههاى فرعى آن انتقال دهند. [1]
مسلمانان در دهههاى نخستين قرن اول هجرى بر بخشى از
اين جاده مسلط شدند. آنها بلافاصله پس از سقوط مداين در سال شانزدهم هجرت، بر
كرانه دجله و سپس با سقوط نهاوند در سال نوزدهم يا بيستم هجرت بر بخش ديگرى از اين
راه استيلا يافتند. احنف بن قيس، در زمان عثمان (23- 35 ه) و نيز در زمان حكومت
عبدالله بن عامر بر خراسان، تا بلخ پيش رفت و آن را گشود و راهى طولانى را از رى و
بيهق و طوس و مرو و سمرقند كاملًا در اختيار گرفت. [2]
معروفترين شاهراه دوره عباسيان (132- 656)، دورهاى
كه حوزه فرمانروايى مسلمانان به بيشترين وسعت خود رسيد، جاده بزرگ خراسان بود كه
به شرق مىرفت و بغداد را به شهرهاى ماوراء النهر در حدود چين متصل مىساخت. سير
اين جاده تا حد زيادى منطبق با راهى است كه جاده ابريشم ناميده مىشود. اين شاهراه
از دروازه خراسان در مشرق بغداد شروع مىشد و از دجله و صحراها مىگذشت تا به
حلوان مىرسيد. در حلوان وارد ايالت جبال مىشد و آن را به صورت مورب طى مىكرد و
به سمت مشرق مىرفت و پس از عبور از كرمانشاه و همدان به رى مىرسيد. آنگاه باز هم
به سمت مشرق امتداد مىيافت و از قومس مىگذشت. اين شاهراه كه كوههاى طبرستان در
سمت چپ آن و كوير نمك در سمت راست آن قرار داشت، نزديك بسطام به ايالت خراسان وارد
مىشد. از نيشابور و طوس مىگذشت و به مرو مىرسيد. از آنجا وارد كوير مىشد و در
حدود آمل به ساحل رود جيحون مىآمد. از آنجا بخارا و سمرقند را پشت سر مىگذاشت و
به زامين در مشرق سمرقند مىرسيد. در اين محل راه دو شعبه مىشد: راه سمت راست به
چاچ (تاشكند) مىرفت و از آنجا به ساحل اترار در ساحل سيحون سفلا منتهى مىشد.