responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : امام علی در نهج البلاغه نویسنده : عظیم پور، عظیم    جلد : 1  صفحه : 113

بِاْلَاقْتِدَاءِ بِهِ. وَ لَقَدْ كَانَ يُجَاوِرُ فِى كُلّ سَنَةٍ بِحَرَاءَ فَأَرَاهُ وَلَا يَرَاه غَيْرىِ. وَلَمْ يَجْمَعْ بَيْتٌ وَاحِدٌ يَوْمَئِذٍ فِى اْلَاسْلَامِ غَيْرَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ و آلِه وَ خَدِيجَةَ وَ أنَا ثَالِثُهُمَا. أَرىَ نُورَ الْوَحْىِ وَ الرِّسَالَةِ، وَ أَشُمُّ رِيحَ النُّبُوَّةِ.

وَ لَقَدْ سَمِعْتُ رَنَّةَ الشَّيْطَانِ حِينَ نُزُولِ الْوَحْىِ عَلَيْهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ و آلِه، فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا هَذِهِ الرَّنَّةُ؟ فَقَالَ: هَذَا الشَّيْطَانُ ايِسَ مِنْ عِبَادَتِهِ. إِنَّكَ تَسْمَع مَا أَسْمَعُ وَ تَرَى مَا أَرَى إِلّا أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِىّ. وَلَكِنَّكَ وَزِيرٌ وَ إنّكَ لَعَلَى خَيْرٍ.» [1]

من در سنين نوجوانى بزرگان عرب را به خاك افكندم و اشراف و پيش‌كسوتان قبايل ربيعه و مضر را هلاك كردم. شما قدر و منزلت مرا نزد رسول خدا (ص) به سبب خويشاوندى و احترام ويژه‌اى كه پيش او داشتم، مى‌دانيد. او مرا در دامن خويش پروراند و كودكى بيش نبودم كه مرا در آغوش مى‌كشيد و در بستر خود جايم مى‌داد. تن مباركش را به تنم مى‌سود و از بوى خوش خود به مشام جانم مى‌بويانيد. غذا را آماده مى‌كرد و در دهانم مى‌گذاشت. از من دروغى در گفتار نشنيد و خطايى در كردار نديد. آنگاه كه از شير گرفته شد، خداوند بزرگترين فرشته از فرشتگانش را شب و روز همراه و همنشين او فرمود تا در پيمودن راههاى بزرگوارى و فضايل اخلاقى راهنماى او باشد.

و من همانند بچه شترى كه درپى مادر باشد، هميشه بدنبال او بودم. هر روز براى من از اخلاق خود نشانه‌اى برپا مى‌داشت و مرا به پيروى از آن وامى‌داشت. او در هر سال (مدت يك ماه را) در غار حراء خلوت مى‌گزيد، من او را مى‌ديدم و غير از من كسى وى را نمى‌ديد.

در آن هنگام، هنوز در هيچ خانه‌اى اسلام راه نيافته بود به غير از خانه‌اى كه رسول خدا (ص) و خديجه در آن بود و من سومين آنها بودم. نور وحى و رسالت را مى‌ديدم و بوى نبوت را استشمام مى‌كردم.

هنگامى كه وحى بر آن حضرت (ص) فرود آمد، من آواى شيطان را شنيدم. گفتم: اى رسول خدا (ص) اين آوا چيست؟ گفت: اين شيطان است و از اينكه مردم با آمدن وحى، او را نمى‌پرستند نوميد و نگران است. همانا آنچه را كه من مى‌شنوم تو نيز مى‌شنوى و آنچه را كه من مى‌بينم تو نيز مى‌بينى، جز اينكه تو پيامبر نيستى بلكه وزيرى و بر راه خير و نيكى هستى.


[1] . نهج‌البلاغه، خطبه 192 (قاصعه).

نام کتاب : امام علی در نهج البلاغه نویسنده : عظیم پور، عظیم    جلد : 1  صفحه : 113
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست