نام کتاب : امام علی در نهج البلاغه نویسنده : عظیم پور، عظیم جلد : 1 صفحه : 115
در
روايتى از جعفر بن محمد الصادق (ع) آمده است كه مىفرمايد:
على (ع)
به همراه رسول خدا (ص) پيش از رسالت نور مىديد و صدا و آوا مىشنيد. و رسول خدا
(ص) به او گفت: اگر من پايان بخش پيامبران نبودم هر آينه تو در نبوت شريك بودى و
حال كه پيامبر نيستى، تو وصى و جانشين پيامبر و وارث او هستى، بلكه تو سرور اوصياء
و امام متقيان هستى ...» [1].
دوران
كودكى حضرت على (ع) در دامن پر از لطف و صفاى پيامبراكرم اينگونهسپرى شد و نهال
عشق و نبوّت در وجود او ستبر و تنومند گشت و به تمام تار و پودش ريشه دوانيد و در
تمام مراحل زندگى از او جدا نشد. در سختترين شرايط او را تنها نگذاشت، براى نجات
جان عزيز رسول خدا (ص) جانش را در مقابل شمشيرهاى كشنده كفار به معرض ايثار و
فداكارى گذاشت و در بستر پيامبر خوابيد. امانتهاى او را به صاحبانش برگرداند و
خانوادهاش را به مدينه رساند. در تمام جنگها پيشاپيش سپاه در كنار رسول خدا (ص)
حضور داشت و در جنگ تبوك به دستور خود پيامبر (ص)، جانشين او در شهر شد. امام برخى
از اين حالات را به عنوان نماياندن فضايل خويش و اثبات حقانيت و اولويت خود در
برابر خودباختگانِ از حق گريخته چنين مىفرمايد:
از ياران
محمد (ص) آنان كه حافظ اسرار و امانتدار كتاب و سنت هستند، خوب مىدانند كه من
حتى براى ساعتى، معارض فرمان خدا و رسول او نبودم و با جانبازى و فداكارى، در جايى
كه دليران به عقب برمىگشتند و گامها پس مىماندند، من از او دفاع مىكردم و به
خاطر چنين دلاورى و فداكارى بود كه خدا به من كرامت و عزت بخشيد.
و رسول
خدا (ص) در حالى جان سپرد كه سرش بر سينه من بود ...
[1] .
ابن ابىالحديد، شرح نهجالبلاغه، چاپ رحلى، ج 3، صص 251-255.