نام کتاب : امام علی در نهج البلاغه نویسنده : عظیم پور، عظیم جلد : 1 صفحه : 157
آنان كه
به درجاتى از شناخت خدا رسيدهاند و مراتبى از ايمان و تقواى الهى را بدست
آوردهاند اگر چه از اين دنيا بىبهره نيستند و از جان خود مراقبت كافى مىنمايند
و به آنچه كه خداوند امر كرده است و شيوه معصومين (ع) بر آن استوار است عمل
مىكنند. امّا علاقه قلبى به دنيا ندارند، بلكه در آرزوى مرگى با عزت و شهادت در
راه خدا و دفاع از حق، زندگى را سپرى مىكنند. اينگونه افراد به مراتب در
صحنههاى نبرد پايدارتر و در دفاع از حق استوارتر مىباشند و از رسيدن مرگ، اضطراب
و نگرانى خاطر ندارند. با دلى آرام و قلبى مطمئن و ضميرى اميدوار به فضل الهى اين
دنياى فانى را وداع مىگويند. امام خمينى (ره) مصداق بارز اينگونه انسانهاست.
عشق به
شهادت وبسيارى از ويژگىها و فضايلامام على (ع)، براى ما انسانها بيرون از توصيف
و تصوراست. چه بسا شجاعت و دلاورى امام (ع) در صحنههاى مختلف مبارزه زاييده اين
عشق باشد. پس چه بهتر كه با مرورى بر كلمات گهربار آن حضرت در اين باره، چشم دل را
بينا و گوش جان را شنوا سازيم.
پس از
رحلت جانگذاز نبى اكرم (ص) و برپا داشتناجتماع سقيفه و تعيين ابوبكر به عنوان
خليفه مسلمانان، عباس به همراه ابوسفيان نزد على (ع) رسيده و سخنانى بر زبان
مىآورند. امام (ع) با آن دورانديشى و بصيرت از سرانجام كار خلافت و اوضاع جامعه خبر
دارد و از نقشههاى شوم ابوسفيان كه ايجاد اختلاف و فتنه است آگاهىكامل دارد و
مىداند كه اگر بنا به درخواستِ عباس و ابوسفيان، براى رسيدن به خلافت كه حق مسلّم
اوست قيام كند، ميوهاى را در غيروقت خود چيده و در زمين ديگران زراعت كرده است.
امام (ع)
آنها را از ايجاد چنين فتنهها و اختلافات برحذر داشته و در مقابل حرفهايى كه به
او گفتهاند مىفرمايد: