[او را
گفتند: چگونه بر هماوردان پيروز گشتى؟ فرمود:] با كسى رويارو نشدم جز آن كه مرا
برخود يارى مىداد. [اشاره به اين دارد كه هيبتش در دلها افتاده بود.]
صبر على (ع) مصداق بارز شجاعت او
صبر على
(ع) در برابر ناملايمات روزگار وپايدارى او در رويارويى باگرفتارىها، مصداق بارز
شجاعت اوست. كسى مانند على (ع) كه شجاعتش وصفناپذير و عشق به شهادتش درمرتبهاى
است كه در ذهن بشر نمىگنجد، براى جلوگيرى از تفرقه بين مسلمانان و برجاى ماندن
اسلام محمّدى، حدود بيست و پنج سال صبر پيشه كرد و در دفاع از حق مسلّم خويش و
رسيدن به خلافت، يك بار هم دست به شمشير نبرد. حال اگر كسى باشد و از قدرت و شجاعت
آنچنانى برخوردار نباشد، ممكن است درباره او چنين قضاوت شود كه از دشمن هراسيد و
براى رسيدن به حق خويش قيام نكرد. امّا درباره على (ع) چه مىتوان گفت! نفس انسانى
براى رسيدن به حق خود و دفاع از حيثيت و ناموس خويش به جوش و خروش مىآيد، امّا
اگر مصلحت اسلام و وحدت مسلمانان صبر و سكوت را مىطلبد، آيا جز خويشتن دارى و
غالب آمدن بر هواى نفس، چيز ديگرى چارهسازى مىكند؟ و آيا شجاعتر از آن كه در
چنين شرايطى بر نفس خويش غالب آيد، وجود دارد؟ تاريخ جز على (ع) را به خود نديده
است!
پس
ازآنكهرسول خدا (ص) رحلت فرمود، حوادثى بسيار تلخ و ناگوار، مانند پارههاى شب
سياه، آسمان اسلام و حيات پر افتخار حضرت على (ع) را فراگرفت و خلافت و زعامت امّت
اسلام را دستخوش فتنهها و وسوسههاى شيطانى گردانيد و گروهى به ناحق و با اهداف و
مقاصد دنيوى، گام در عرصه رهبرى امت نهادند و اين جايگاه مقدس را كه جز على (ع)،
سزاوار آن نبود، به ستم تصاحب كردند. على (ع) در برابر اين ظلم سياهتاريخ در
كلامى شيوا كه از شجاعت و روح بزرگش حكايت دارد، مىفرمايد: