بدانيد
كه پيشواى شما از دنياى خود به دو جامه فرسوده بسنده كرده است و دو قرص نان را
خوردنى خويش نموده است. و بدانيد كه شما چنين نتوانيد كرد. ليكن مرا با پارسايى و
كوشيدن و پاكدامنى و درستى ورزيدن، يارى نماييد. به خدا سوگند! از دنياى شما زرى
نيندوختم و از غنيمتهاى آن ذخيره ننمودم و بر دو جامه كهنهام كهنهاى نيفزودم ...
صاحب
كتاب «اسد الغابه فى معرفة الصحابه» روايات فراوانى را در فضايلاخلاقىو شيوه
زندگى على (ع) آورده است و در پايان هر عنوان اعتراف كرده است كه از آوردن تمام
روايات ناتوان بوده است و فقط به ذكر شمار اندكى از آنها اكتفا كرده است. او
مىگويد:
«فان
اميرالمؤمنين عليّاً رضى اللَّه عنه لم يدّخر مالًا و دليله ما نذكره من كلام ابنه
الحسن رضى اللَّه عنهما فى مقتله، انّه لم يترك الا ستمائة درهم اشترى بها خادما.»
[2]؛
حضرت
امير المؤمنين (ع) مال و ثروتى را اندوخته نكرد، چون كه امام حسن (ع) در هنگام
شهادت پدر فرمود: او بجز ششصد درهم براى خريدن يك خدمتگذار، چيز ديگرى از خود بجاى
نگذاشت.
على (ع)
با كمترين بهره از اين دنيا، از بيشترين معنويت برخوردار بود و با قويترين دلاوران
ستيز مىكرد و آنها را از پاى در مىآورد. و كسى به غير از او توانايى چنين زيستن
رانداشته و هرگز به قلعه رفعت و اوج معنويت او نرسيده است. دنياى على (ع) دنياى
قناعت بود، دنياى ساده زيستى بود و دنياى آزادگى و حريت بود. آزادى از هر قيد و
بندى كه ديگران گرفتار آن هستند. على (ع) به اين دنيا دل نبست و دل را در گرو
معبود خويش گذاشت تا عشق او را درربايد و با سبكبالى با روحى پاك و بىآلايش تا
ملكوت اعلى به پرواز در آيد و تا جايگاه قُرب الهى پيش برود. و در عبارتى كوتاه
امّا بسيار زيبا و پر معنا، از شيوه زندگى خود در اين دنيا چنين مىفرمايد: