responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : امام علی در نهج البلاغه نویسنده : عظیم پور، عظیم    جلد : 1  صفحه : 187

و برق آن شده‌اند، بيان مى‌نمايد و ساده زيستى و زهد و قناعت آن پيشوايان الهى را گوشزد كرده و در انتخاب شيوه زندگى، خود را پيرو آنان مى‌داند و آنها را- بويژه پيامبر اكرم (ص)- الگوى خود قرار مى‌دهد و آنگاه مى‌فرمايد:

«... وَ اللَّهِ لَقَدْ رَقعْتُ مِدْرَعَتِى هَذِهِ حَتَّى اسْتَحْيَيْتُ مِنْ راقِعِهَا. وَلَقَدْ قَالَ لِى قَائِلٌ أَلَا تَنْبِذُهَا؟ فَقُلْتُ اغْرُبْ عَنِىّ فَعِنْدَ الصَّبَاحِ يَحْمَدُ الْقَومُ السُّرىَ.» [1]؛

به خدا كه اين جامه پشمين خود را چندان پينه كردم كه از پينه كننده شرمسارى بردم. يكى به من گفت: «آن را دور نمى‌افكنى؟» گفتم: از من دور شو كه مردم شبروان را در بامدادان مى‌ستايند.

محمد جواد مغنيه مى‌گويد:

«لباس على (ع) را سه تكه تشكيل مى‌داد: پيراهنى كه تا روى پا بود، ازارى كه تا نيمه ساق آن حضرت مى‌رسيد و جامه‌اى پشمين (مدرعة) كه بهاى تمام اين لباس به يك دينار مى‌رسيد.» [2]

امامى كه دنيا در دست اوست، از دنيا به مقدارى كفايت مى‌كند كه همگان را به شگفتى وامى‌دارد تا آنجا كه عده‌اى مى‌گويند: اللَّه اكبر! على (ع) خليفه مسلمانان در عراق و فارس و حجاز و يمن و مصر كه سرزمين نعمت‌هاست اين‌گونه زندگى مى‌كند! شمشيرش را براى تهيه پيراهنى كه قيمتش بيش از دو درهم نيست به فروش مى‌گذارد! آرى اگر على (ع) به دو قرص نان و دو پيراهن كهنه قناعت مى‌كند امّا هرگز به فضايل و كرامات اندك قانع نيست. على (ع) با كمترين بهره از اين دنيا، بيشترين فضايل و معنويت‌ها را به دست مى‌آورد كه نويسندگان و مورخان از ذكر حتى قسمتى از فضايل و كمالات او اطهارناتوانى مى‌كنند. و على (ع) با همين پيراهن كهنه و دو گِرده نانش وصىّ بر حق رسول خدا شد و در تمام علوم و فضايل آن حضرت شريك گشت و به آنجا رسيد كه لقب «قسيم الجنة و النار» را گرفت، چرا كه دوستداران على (ع) در بهشت و دشمنان او در آتشند.


[1] . همان، خطبه 160.

[2] . محمد جواد مغنيه، فضائل الامام على (ع)، ص 36.

نام کتاب : امام علی در نهج البلاغه نویسنده : عظیم پور، عظیم    جلد : 1  صفحه : 187
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست