امّا
بعد، دنيا همچون مار است كه لمس كردن آن نرم و هموار و زهر آن كشنده است. پس از
آنچه تو را در دنيا شادمان مىدارد، روى برگردان! كه اندك زمانى با تو مىماند. و
انديشه دنيا را از سرت بنه! چون كه يقين دارى از تو روى مىگرداند.
امام (ع)
بطور مكرر و در مناسبتهاى مختلف به رابطه بين انسان و دنيا اشاره فرموده است،
زيرا انسان در اين دنيا خلقت شده است و بايد در آن زندگى كند و بدون امكانات
دنيوى، قادر به ادامه حيات نخواهد بود و خداوند در فطرت همه انسانها گونههاى
تعلقوتمايل، نهاده است، كه علاقهمندى ودلبستگىها از سوى انسان انكارناپذيراست.
امام (ع)
در پرتو انديشه عميق و معرفت والايش، رابطه ميان انسان و دنيا را رابطه مسافر و
مسافرخانه يا كشاورز و زمين و مانند اينها مىداند و دنيا را به عنوان پايگاه موقت
براى انباشتن توشه معرفى مىكند كه مسير بسيار طولانى در پس اين دنيا، توشه و
آذوقه فراوان، مىطلبد. و در كلامى بسيار شيوا و انسانساز مىفرمايد:
اى مردم!
همانا دنيا خانهاى است رهگذار و آخرت سرايى است پايدار، پس از گذرگاه خود براى
جايى كه در آن پايداريد، توشه برگيريد و پردههاى يكديگر را نزد آن كس كه نهان شما
را از خودتان بهتر مىداند مَدَريد و دلهاى خود را از دنيا بركنيد پيش از آن كه
بدنهاى شما از آن خارج شود و شما در اين دنيا در معرض آزمايش قرار گرفتهايد و
براى غير آن آفريده شدهايد.
و امام
(ع) در يكى از خطبههاى ديگرش از ناپايدارى دنيا و عوامل فريبنده آن سخن مىگويد و
مردم را از دل بستن به آن برحذر مىدارد و مىفرمايد: