3- و قال سعيد بن المسيب: «ماكان احد من الناس يقول سلونى غير على بن ابى‌طالب»؛

هيچ كس از مردم به غير از على بن ابى‌طالب (ع) نگفت از من سؤال كنيد. [1]

4- روى يحيى بن معين عن ... عن عبدالملك بن سليمان، قال: قلت لعطاء: أكان فى اصحاب محمّد اعلم من على قال: لا و اللَّه لا اعلمه؛

از عطاء بن ابى‌رياح (م 114 ه. ق.) پرسيدند آيا در بين اصحاب محمد (ص) داناتر از على را كسى بوده است؟! گفت: نه به خدا عالم‌تر از او را نمى‌شناسم. [2]

5- روى ابن عينيه عن ... عن سعيد بن المسيب قال: «كان عمر يتعوّذ من معضلة ليس لها ابوالحسن»؛

سعيد بن مسيب گويد: عمر از حل مشكلى كه ابوالحسن (على (ع) حضور نداشت‌به (خدا) پناه مى‌برد. [3]

6- روى سعيد بن جبير عن ابن‌عباس قال: «اذا ثبت لنا الشى‌ء عن على لم نعدِل عنه إلى غيره»؛

سعيد بن جبير به نقل از ابن‌عباس گويد: هرگاه در مسأله دينى به رأى على (ع) دست يابيم، همان را ملاك عمل قرار داده و از آن به رأى ديگرى عدول نمى‌كنيم. [4]

استاد بزرگوار و دانشمند پر تلاش در علوم قرآنى، سيد محمدباقر حجتى، در مقام علمى حضرت على (ع) در علم تفسير، علوم قرآن و ديگر علوم، چنين‌آورده‌است:

«پيش از اين ديديم كه على (ع) نخستين كسى بود كه پس از رسول خدا (ص) به تفسير قرآن پرداخت، و مقام او در تفسير قرآن از نظر محققان، بسيار ارجمند است و او كسى است كه غالب بزرگان صحابه در فهم مسائل پيچيده و مشكلات بد و مراجعه مى‌كردند، زيرا به اتفاق‌

[1] . همان منابع

[2] . همان منابع.

[3] . همان منابع

[4] . همان منابع و نيز براى آگاهى بيشتر ازمنابع واحاديث مشابه رك: فضل بن شاذان، الايضاح ص 194؛ ابن سعد، الطبقات الكبرى ج 2، ص 339؛ بلاذرى، انساب الاشراف ص 100؛ ابن بطريق، العمدة ص 257؛ طبرى، ذخائر العقبى ص 82؛ ابن حجر، الاصابة ج 4، ص 467 و تهذيب التهذيب ج 7، ص 296 و فتح البارى ج 13، ص 286 و...