نام کتاب : امام علی در نهج البلاغه نویسنده : عظیم پور، عظیم جلد : 1 صفحه : 53
عَلِمُوا» [1] و
باب «ان الائمه (ع) يعلمون علم ما كان و ما يكون و انه
لايخفى عليهم الشى صلوات اللَّه عليهم» [2] و باب «انّ
اللَّه عزّ و جلّ لم يعلّم نبيّه علما الّا امره ان يعلّمه امير المؤمنين و انه
كان شريكه فى العلم.» [3]
با توجه
به اينكه در موضوع علم امامان معصوم (ع)، هم علمادانشمندان به تفصيل سخن گفتهاند
و هم روايات فراوانى وارد شده است كه بررسى كردن اين همه روايات و سخنان، كار
آسانى نيست و مجموعهها و كتابها را مىطلبد، امّا بايد به يك واقعيت اعتراف نمود
كه رسيدن به مقام شهود و درك كردن حقيقت علومى كه در وجود مبارك اين پيشوايان الهى
نهفته است، براى ما انسانها هرگز ميسّر نخواهد بود.
حضرت على
(ع) به اين واقعيت اشاره كرده و مىفرمايند: «يَنْحَدِرُ
عَنّى السَّيْلُ وَلَا يَرْقَى إِلَىَّ الطَّيْرُ ...» [4]
؛ علوم و
معارف از سرچشمه فيض من مانند سيل سرازير مىشود و هيچ پرندهاى در فضاى علم و
دانش به اوج رفعت من نمىرسد.
علم على
(ع) عين واقع بوده و هرگز از آن جدا نمىگردد كه خودشان فرمودهاند: «لَوْ كُشِف الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقِيناً» [5]
؛ اگر
پرده كنار برود چيزى به يقينم افزوده نگردد. زيرا براى على (ع) حقيقت تازهاى وجود
ندارد تا با رسيدن به آن، علم يقينش افزون گردد. او از تمام علوم كه همه حقايق و
واقعيتها باشند، آگاهى دارد و هيچ چيز از او مستور و پوشيده نيست مگر آنچه را كه
خداوند متعال بخواهد.
چگونه
است حال كسى كه در نزد او علم كتاب باشد و كتابى كه ... تبياناً لِكلّ شىء» است؟
كسى كه اندكى از علم كتاب در نزدش بود چه كرد؟ تخت بلقيس را از سرزمينى دوردست با
يك چشم بهم زدن نزد سليمان (ع) حاضر نمود [6]، اللَّه اكبر! چگونه قابل تصور است
مقام كسى كه تمام علم كتاب در نزد او باشد: