نام کتاب : امام علی در نهج البلاغه نویسنده : عظیم پور، عظیم جلد : 1 صفحه : 68
و حياط
آن پر از جمعيت شد، آنگاه از آنها خواست تا از على (ع) بيزارى جويند، زياد
مىدانست كه آنها از چنين كارى خوددارى مىكنند امّا خواست تا اين را بهانهاى
براى نابودى آنها و ويرانى خانههايشان قرار دهد ...
كسى از
قصر بيرون آمد و به مردم گفت برويد كه امروز مشغول هستم، كار من و شما براى روز
ديگرى بماند. زياد را بيمارى طاعون گرفت كه مىگفت نيمى از بدنم در اثر حرارت اين
بيمارى در آتش است تا اينكه بمُرد.» [1]
امام (ع) از به حكومت رسيدن معاويه خبر مىدهد
امام (ع)
از روى كار آمدن شخص پليدى براى يارانش پيشگوئى كرده مىفرمايد:
آگاه
باشيد كه به زودى پس از من مردى گشاده گلو و شكم برآمده بر شما غالب مىشود. هر چه
بيابد مىخورد و هرچه نيابد مىطلبد. (در صورت توانايى) او را بكشيد و او را هرگز
نتوانيد كشت. و بدانيد كه او شما را به ناسزا گفتن من و بيزارى جستن از من فرمان
خواهد داد. اگر براى دشنام دادن من مجبور واقع شديد، پس مرا دشنام دهيد كه آن براى
من زكات و براى شما راه نجات است. امّا اگر به بيزارى جستن از من وادار شديد، از
من بيزارى مجوييد (در باطن دوستدار من باشيد)، زيرا من بر فطرت اسلام زادهام و
در ايمان و هجرت پيشى جستهام.
علما و
شارحان نهجالبلاغه در مقصود امام (ع) از اين شخص كه پس از او بر مردم غالب خواهد
آمد به اختلاف سخن گفتهاند، برخى معتقدند مغيره بن شُعبه است، بعضى گويند زياد بن
ابيه است و گروهى براين باورند كه مقصود امام، معاويه است و برخى اعتقاد دارند كه
منظور امام حجاج بن يوسف است.
[1] .
شرحابن ابىالحديد، چاپ بيروت، رحلى، ج 1، ص 286 (شرح خطبه 47).