... (به
خدا سوگند به دولتى كه خواهان آنيد برسيد و تا مدتى معين در آن بمانيد) ... پس
زمين براى شما خالى است و دستهايتان در آن گشاده است و دست زمامداران حقيقى از شما
باز داشته است، و شمشيرهاى شما بر آنها مسلّط و شمشيرهاى آنان از شما بازداشته است.
آگاه باشيد هر خونى را خونخواهى است و هر حقى را خواهانى. همانا خونخواه خونهاى ما
همانند حاكمى است كه درباره خودش حكم كند و او خدايى است كه هركس را بطلبد، از
دستگيرى او ناتوان نيست و هركس بگريزد از چنگ او بيرون نرود. به خدا سوگند ياد
ميكنم كه اى فرزندان اميّه پس از گذشت اندك زمانى، خواهيد دانست كه دولت دنيا در
دست غير شما خواهد بود و به سراى دشمنانتان انتقال خواهد يافت! ...
امام (ع)
در ابتداى اين خطبه از بعثت پيامبر اكرم (ص) به عنوان بهترين خلق خدا و نجيبترين
بندگانش ياد كرده و از اوضاع پس از آن حضرت شكوه مىكند و به قدرت رسيدن بنىاميّه
را از استبداد خلفاى پيشين مىداند كه ابن ابىالحديد در شرح خود اين را به صراحت
بيان مىكند كه در حقيقت اگر حق را به صاحبش وامىگذاشتند، هرگز اين همه حادثههاى
تلخ و ناگوار براى مسلمانان و پيشوايان الهى، رخ نمىداد.
ابن ابىالحديد
در تحقّق خبرهاى امام از اين حوادث مىگويد:
«...
آنگاه امام (ع) در هنگام يادآورى اين حوادث شكوه كرده و با درد و رنجورى مىگويد
(اى بنىاميّه) در دنيا دستتان در ظلم و حكومتدارى باز است و دست آنانكه شايستگى
و لياقت آن را دارند و حكومت حق مسلم آنان است، بسته است. شمشيرهاى شما بر اهلبيت
(ع) كه پيشوايان برحق الهى هستند مسلّط است و شمشير آنان از شما گرفته است.