نام کتاب : امام علی در نهج البلاغه نویسنده : عظیم پور، عظیم جلد : 1 صفحه : 86
اگر دشمن
شما را به بيزارى جستن از من واداشت، از من بيزارى مجوييد زيرا من بر فطرت مسلمانى
زادهام و در ايمان و هجرت از همه پيشى جستهام.
ابن
ابىالحديد در شرح اين بخش از كلمات امام (ع)، اين سبقت و پيشتازى را اثبات كرده و
در تأييد آن بسيارى از شواهد تاريخى، گفته ها و روايات ازدانشمندان بزرگ اهلسنت
آورده است و در بحث «ايمان على (ع) از نگاه ديگران» به نمونههايى از آنها اشاره
خواهد شد. [1]
امام على
(ع) در دوران كوتاهى كه حكومت اسلام را بصورت رسمى در دستداشت با بسيارى از
مشكلات و فتنههايى رو در رو بود كه اساس و ريشه آنها به دوران گذشته برمىگشت.
امام براى استحكام بخشيدن به پايههاى حكومت اسلامى، با هرگونه جريان منحرفى
مقابله كرد، آتش جنگ جمل را خاموش كرد، كه جنگى بود ويرانگر، فريبنده با چهرهاى
كه نفاق و خباثت در زير نقاب اسلام و نبوّت پنهان شده بود. عايشه پيشاپيش سپاه
بود، طلحه و زبير با آن سابقه درخشانى كه در نزد پيامبر (ص) داشتند، وارد ميدان
شده بودند. خدايا! على (ع) امروز به ظاهر در برابر ناموس پيامبر مقابله مىكند! با
طلحه و زبير! ...
آرى، على
(ع) است كه جرأت و شجاعت چنين امر خطيرى را دارد، غير از او هيچ احدى توانايى
خاموش كردن آتش اين فتنهها را ندارد. او از ملامت هيچ ملامتگرى بيم ندارد؛ او
رضاى حق را در نظر دارد؛ او زنده نگه داشتن اسلام و برپا داشتن سنت رسول خدا (ص)
در جامعه را در سرلوحه كار خود قرار داده است و اوست كه از همه كس دلسوزتر به
اسلام است، زيرا او در راه اسلام بيش از همگان پايدارى كرد، بيش از همگان شمشير زد
و پيش از همگان به اسلام گرويد و اوّل كسى بود كه پيامبرى محمّد (ص) را تصديق كرد.
پس چه كسى شايستهتر از اوست كه نقاب از چهره نفاق بركند و حقايق را براى مردم
ظاهربين و دنياپرست آشكار سازد.
جنگ جمل
به پايان رسيد، سيهرويان به آرزوى شوم خود نرسيدند، شمار زيادى از دشمن فريبخورده
پس از اتمام حجت از سوى امام (ع) هلاك شدند. چندى نگذشت سپاه معاويه در مقابل على
(ع) قد علم كرد. امام با تمام پايمردى و شجاعت در برابر آنها