نام کتاب : اندیشه های اسلامی در بستر تاریخ نویسنده : ابراهیمزاده، عبدالله جلد : 1 صفحه : 108
اختلاط حق و باطل
حق در عالم ملكوت، صريح و خالص است، ولى وقتى به عالم
ماده تنزل مىكند، خلطى از باطل با آن همراه مىگردد و گاه اين خلط باطل كه در لباس
حق جلوهگر شده، حق را مىپوشاند. اين خصوصيّت عالم ماده و امتحان است كه باطل در لباس
حق جلوهگر شود تا انسانها به فتنه گرفتار آيند و جوهره ذاتىشان آشكار شود و حق طلب
از باطل خواه متمايز گردد و اين خصوصيت را حضرت حق قرار داده است. خداوند اين خصوصيت
را در قالب مثالى مشخص كرده:
از آسمانى آبى فرو فرستاد، پس رودخانههايى به اندازه
گنجايش خودشان روان شدند، و سيل كفى بلند روى خود برداشت ... خداوند حق و باطل را چنين
مثل مىزند. اما كف، بيرون افتاده از ميان مىرود، ولى آنچه به مردم سود مىرساند در
زمين [باقى] مىماند.
خداوند در اين آيه، حق را به آب باران تشبيه كرده كه آبى
خالص و صاف است و از آسمان نازل مىشود و اين آب خالصِ نازل شده، در وادىهاى مختلف
به حسب ظرفيتشان جريان مىيابد و در اين جريان يافتن بعد از نزول، كفى بر خود مىاندازد
و اين اختلاف حق و باطل است كه امتحان را ممكن مىگرداند و حق طلب را از باطل خواه
متمايز مىسازد.
پيامبران روشنگر حقايق و پاك كننده نفوس
با توجه به اين اختلاط حق و باطل در دنياست كه بشر محتاج
هدايت مىگردد و با توجه به ناتوانى عقل از تبيين همه حقايق، چشم به راه هدايتگر آسمانى
مىماند و پيامبران براى تبيين حق و متمايز ساختن آن از باطل و راه بردن انسانها به
سوى طهارت و پاكى، مبعوث مىشوند. [1]