نام کتاب : اندیشه های اسلامی در بستر تاریخ نویسنده : ابراهیمزاده، عبدالله جلد : 1 صفحه : 19
در مفهوم اصطلاحى دين اختلاف وجود دارد و هر گروه و ملّتى،
به اقتضاى نوع نگرشى كه به دين دارند، تعريفى از دين ارائه كردهاند. ارائه و بررسى
همه تعاريف موجود دين، نه ممكن است و نه ضرورت دارد. آنچه در اين مقال ضرورى به نظر
مىرسد، بيان تعريف دقيق و درست از دين حق است.
به نظر مىرسد بهترين و كاملترين تعريف، از آنِ مفسر
حكيم، علامه طباطبايى (ره) باشد.
ايشان، تعريف دين را- با كمى تفاوت- در دو صورت زير، بيان
داشته است:
1- دين، روش ويژهاى در زندگى دنيوى است كه سعادت و صلاح
دنيوى انسان را هماهنگ و همراه با كمال اخروى و حيات حقيقى جاودانى او تأمين مىكند.
از اين رو، لازم است شريعت، دربرگيرنده قوانينى باشد كه به نيازهاى دنيوى انسان نيز
پاسخ گويد. [1]
2- دين، عبارت است از اصول علمى و سنن و قوانين عملى كه
برگزيدن و عمل به آنها تضمين كننده سعادت حقيقى انسان است. از اين رو، لازم است دين
با فطرت انسانى هماهنگ باشد تا تشريع با تكوين مطابقت داشته باشد و به آنچه آفرينش
انسان اقتضاى آن را دارد پاسخ گويد؛ چنان كه مفاد آيه فطرت:(فَاقِمْ وَجْهَكَ لِلدّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ
الَّتى فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها ...)[2]
اين دو تعريف، ناظر به دين حق در مرتبه كمالش مىباشد
كه بر پايه خداشناسى و انسانشناسى واقعبينانه استوار است؛ يعنى با توجه به ربوبيت
حكيمانه الهى و نيز با توجه به اين كه انسان قابليت حيات ابدى و كمالات معنوى و اخروى
را در حّد اقتضاى ظرفيتش دارد، به دينى نيازمند است كه او را در پيمودن مسير حيات سعادتمندانه،
هدايت و يارى كند و در عين حال نيازهاى دنيوى او را نيز مورد توجه قرار دهد و پاسخهاى
لازم و مورد نياز و درخواست او را بدهد؛ و تأمين خواستههاى مشروع، منطقى و معقول دنيوىاش
جزو برنامههاى هدايتىاش باشد؛ يعنى دين را از دنيا جدا نداند.