نام کتاب : اندیشه های اسلامی در بستر تاریخ نویسنده : ابراهیمزاده، عبدالله جلد : 1 صفحه : 45
امرى مسلم و يقينى شمرده مىشود. بر اين اساس علما نيز
در اين كه «هيچ واقعهاى از وقايع زندگى خالى از حكم الهى نيست» اتفاق نظر دارند و
به موازات آن در كتب اصولى و فقهى بابى تحت عنوان: عدم خُلُوِّ الواقعة عنالحكم: خالى
نبودن واقعه از حكم باز كردهاند. [1]
راز اين كه گفتيم مجتهد در اجتهاد بايد درصدد كشف احكام
واقعى باشد، همين است؛ در غير اين صورت دچار تشريع در دين مىشود كه در انحصار خداوند
است و براى ديگران جايز نيست؛ همان گونه كه قرآن كريم رسالت پيامبر (ص) را نيز صرفاً
تبليغ دين و بيان احكام مىداند. [2]
2- با توجه به خصوصيات متون دينى، مراجعه به متون بايد
به انگيزه درك و فهم مراد الهى و دستيابى به آن انجام گيرد. بر اين اساس هرگونه پيش
داورى مفسر و تحميل ذهنيتهاى بيگانه از متن بر آن، بهطورى كه مفسر را از درك و فهم
مراد گوينده متنِ وحيانى دور گرداند و او را در افق معناى جديدى- غير از آنچه متن در
بردارد- قرار دهد، بيگانه از مدلول واقعىِ مورد نظرِ شارعِ مقدس بوده و فاقد اعتبار
و دور از حقيقت است.
از اين رو، مفسر محورى به هر شكل آن مردود و ناسازگار
با هدف اصلى از مراجعه به متون دينى است. بلكه فهم متون دينى شالودهاش بر «متن محورى»
و «مؤلف مدارى» است.
بنابراين، اين ادعا كه مىگويد: «فهميده شدن متون صد درصد
به درست بودن پيش دانستهها و علايق و انتظارات مفسر بستگى دارد»؛ [3] باطل و دور از
حقيقت است.
3- همچنين از مباحث گذشته اين حقيقت روشن شد كه به رغم
پندار طرفداران «پلوراليسم قرايى» و «هرمنوتيك فلسفى»، اسلام توانايى پاسخگويى به نيازهاى
روز و متغير انسانها را در هر زمان دارد و از اين جهت جاى هيچگونه نگرانى نبوده و
كمبودى احساس نمىشود تا دست به دامن پلوراليسم قرايى و هرمنوتيك فلسفى شويم و در نتيجه