responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بزرگ زنان صدر اسلام نویسنده : حیدری، احمد    جلد : 1  صفحه : 112

گرفت. عايشه براى اين كه امّ سلمه را با خود همراه كند، به حضور او رفت و گفت:

اى دختر ابى اميّه! تو بزرگِ امّ المؤمنين هستى و رسول خدا صلى الله عليه و آله درخانه تو غذا مى‌خورد و مى آشاميد و سهم ما را درمنزل تو تقسيم مى كرد، و وحى در منزل تو نازل مى شد. امّ سلمه گفت: اى دختر ابوبكر! به ديدن من آمده اى درحالى كه اين كار تو سابقه نداشت.

مقصودت از اين حرف ها چيست؟ عايشه گفت: هر آينه عثمان مظلوم كشته شده، و اكنون هزاران مرد شمشير به دست در بصره آماده اند تا انتقام خون او را بگيرند. اگر مصلحت ببينى، من و تو براى اصلاح اين دو گروهِ مُشاجره كننده، حركت كنيم. امّ سلمه گفت: از عثمان خونخواهى مى كنى، در حالى كه بيشتر از همه مردم با او مخالف بودى يا اين كه خلافت پسر ابى طالب را مى خواهى نقض كنى؟ قرآن دامن توراجمع كرده (وتورابه خانه نشينى مأمورساخته است) پس تكبر نورز و بلندى مجو. در خانه‌ات ساكن باش و آفتابى مشو. پيامبر صلى الله عليه و آله شأن تو را در بين اين امت مى دانست و اگر مى خواست كه پيمانى را به تو واگذار نمايد، اين كار را مى كرد و ليكن، تو را از سير در شهرها وسرزمين ها منع كرد. [1] اگر ستون اسلام شكسته شود، به واسطه زنان، سر وسامان نمى يابد. اگر رسول خدا صلى الله عليه و آله تو را در حالى كه بر شتر جوانى سوار هستى و از آبشخورى به آبشخور ديگر مى روى ببيند، چه جوابى خواهى گفت.

سپس، امّ سلمه گفت:


[1] - اشاره به آيۀ شريفۀ 28 از سورۀ احزاب است كه خطاب به همسران پيامبر مى فرمايد: «و درخانه هايتان مستقرّ شويد» و دستورات پيامبردر اين مورد

نام کتاب : بزرگ زنان صدر اسلام نویسنده : حیدری، احمد    جلد : 1  صفحه : 112
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست