نام کتاب : بزرگ زنان صدر اسلام نویسنده : حیدری، احمد جلد : 1 صفحه : 114
و به پيامبر عرض كردند: ما نمىدانيم شما چه مدّت در بين
ما خواهيد بود؛ كاش كسى را جانشين خود قرار مى داديد، تا پس از شما از او پيروى كنيم!
حضرت فرمود: اگر او را به شما معرفى كنم مانند بنى اسرائيل كه از دور عيسى پراكنده
شدند، از اطراف او متفرق مى شويد. پس آن دو رفتند. من به حضرت عرض كردم: چه كسى را
براى آنها پيشوا قرار داده اى؟ پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: كسى كه كفش (مرا)
پينه دوزى مى كند. در حالى كه جز على عليه السلام كسى در آنجا اين كار را نمى كرد و
وقتى به آن حضرت عرض كردم: جز على عليه السلام را نمى بينم، فرمود: هموست.
آيا به ياددارى روزى كه ما همسرانش- را در خانه ميمونه
گردآورد و فرمود، اى زنان من! ا زخدا بترسيد! مبادا كسى چهره شما را بدون حجاب، ببيند.
آيا به ياد دارى؟ عايشه به تمام سخنان او اعتراف كرد و
مأيوس از خانه خارج شد. [1]
وقتى خبر اجتماع قوم به امّ سلمه رسيد به حدّى گريه كرد
كه رو بندش از اشك خيس شد، سپس لباس پوشيد و پيش عايشه رفت تا او را موعظه كند و از
راه باز دارد. امّ سلمه به عايشه گفت:
اى عايشه! تو در ميان رسول خدا و امت او هستى و حجاب تو
بر پايه رعايت حرمت آن حضرت استوار شده است و قرآن كريم دامنت را جمع كرده است، آن
را آشكار مساز و آبروى خود را حفظ كن ... خانه خويش را دژ خود و گوشه خانهات را قبر
خود قرار ده، تا زمانى كه به ديدار پيامبر نايل
[1] - الاختصاص، شيخ مفيد، ص 116-119؛ امّ سلمه، ص 38،
با دخل و تصرف
نام کتاب : بزرگ زنان صدر اسلام نویسنده : حیدری، احمد جلد : 1 صفحه : 114