responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بزرگ زنان صدر اسلام نویسنده : حیدری، احمد    جلد : 1  صفحه : 130

پيامبر تبسّم نمود و او را دعا كرد. [1]

انس گويد: صفيّه، زنى عاقل و فاضل بود، در هنگام ازدواج با پيامبر كمتر از هفده سال داشت. روزى پيامبر بر او وارد شد و او را گريان ديد.

علت را پرسيد؟ عرض كرد:

عايشه و حفصه مرا رنج مى دهند؛ مى گويند: ما از صفيّه بهتريم، ما دختر عموهاى رسول خداييم. پيامبر فرمود: به آنها بگو: شما چگونه از من بهتريد، در حالى كه پدر من هارون، نبى اللّه و عمويم موسى، كليم اللّه وهمسرم محمد، رسول اللّه است؟ كدام يك مورد انكار است؟

صفيّه، اين كلام را به آنها گفت. آنها گفتند: اين تعليم پيامبر است.

سپس، آيه نازل شد: اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، قومى از شما قوم ديگر را مسخره نكند كه چه بسا آنها بهتر از مسخره كنندگان باشند و زنانى، زنان ديگر را مسخره نكنند كه چه بسا زنان مسخره شده از مسخره كنندگان بهتر باشند؛ و از يكديگر عيب جويى نكنيد؛ و به القاب زشت، يكديگر را نخوانيد. [2]

زيد بن اسلم گويد: در زمان كسالت پيامبر صلى الله عليه و آله كه منجر به وفات آن حضرت گرديد، زنان رسول خدا صلى الله عليه و آله جمع بودند كه صفيّه گفت:

به خدا قسم اى پيامبر خدا! همانا دوست داشتم كه درد شما براى من بود.

زنان پيامبر او را به مسخره گرفتند. پيامبر كه طعنه و مسخره آنها را


[1] - همان، ص 126

[2] - حجرات، آيۀ 11؛ بحارالانوار، ج 22، ص 197

نام کتاب : بزرگ زنان صدر اسلام نویسنده : حیدری، احمد    جلد : 1  صفحه : 130
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست