نام کتاب : بزرگ زنان صدر اسلام نویسنده : حیدری، احمد جلد : 1 صفحه : 221
پستى بر جبين شما زده شد. واى بر شما اى اهل كوفه! مى
دانيد كدام جگرى از رسول خد را شكافتيد؟ كدام پرده نشينانى را از پرده بيرون كشيديد!؟
چه پرده حرمتى از او دريديد؟! چه خونى از او را ريختيد؟! جنايتى كرديد كه چه بسا آسمانها
از (عظمت اين مصيبت) فرو ريزد و زمين از هم بپاشد و كوهها باخاك يكسان شود. شما رنج
و تيرگى و سرگردانى و بىخودى و زشتىاى به ظرفيت زمين و آسمان به جا آورديد. آيا از
اينكه آسمان خون ببارد تعجب مىكنيد؟ هر آينه عذاب و شكنجه آخرت خوار كننده تر و شكننده
تر است و شما را ياورى نخواهد بود. مهلت الهى شما را خيرهسر نكند، زيرا كه سرعت و
سبقت شما، او را به عجله وانمىدارد وترس از دست رفتن فرصت ندارد و بى شك در كمين ستمگران
است.»
ه- مجلس ابن زياد
پس از ورود اهل بيت به مجلس ابن زياد، حضرت زينب عليها
السلام با جامهاى كهنه و بهطور ناشناس، با وقار و عظمت، بدون اعتنا به حاكم و اطرافيان
در گوشهاى از مجلس نشست. ابن زياد پرسيد: «كيستى؟» ولى جوابى نشنيد. ابن زياد سه بار
سؤال خود را تكرار كرد، اما حضرت زينب عليها السلام به منظور تحقير او جواب نداد. سرانجام
يكى از اطرافيان گفت:
او زينب، دختر على ابن ابى طالب است.» ابن زياد كه از
بى اعتنايى اين بانو خشمگين شده بود، گفت: «سپاس خدا را كه شما را رسوا نمود و اخبارتان
را دروغ گردانيد.»
[1] - زينب كبرى، فيض الاسلام،
ص 147 با دخل و تصرف؛ نفس المهموم و نفثة المصدور، ترجمه كمرهاى، ص 184
نام کتاب : بزرگ زنان صدر اسلام نویسنده : حیدری، احمد جلد : 1 صفحه : 221