نام کتاب : بزرگ زنان صدر اسلام نویسنده : حیدری، احمد جلد : 1 صفحه : 222
حضرت زينب جواب داد: «سپاس خدا را كه ما را به واسطه پيامبرش
گرامى داشت و از آلودگى و پليدى، پاك ساخت. همانا گناهكار رسوا مى گردد و بدكار دروغ
مى گويد، و او مانيستيم.»
ابن زياد گفت: «كار خدا را با خاندان خويش چگونه ديدى؟»
حضرت زينب عليها السلام فرمود: «جز نيكويى و خوبى نديدم. خداوند بر آنها شهادت را مقدّر
فرموده بود؛ پس آنان با شجاعت به قتلگاه خويش شتافتند و خداوند بزودى آنهاو تو را جمع
خواهد كرد تا در پيشگاه او محاكمه شويد. پس خواهى ديد در آن روز، رستگارى از آن كيست؟
اى پسر مرجانه مادرت به عزايت بنشيند!»
ابن زياد خشمگين شد و گويا قصد كشتن آن بانو را داشت كه
با وساطت عمرو بن حُرَيث از قصد خود برگشت و گفت:
خداوند دل مرا با كشته شدن برادر سركش و ديگر شورشيان
و هواخواهان خاندانت آرامش بخشيد.
حضرت زينب سلامالله عليها فرمود: «به خدا قسم كه بزرگ
مراكشتى و فرع و شاخه مرا قطع كردى واصل و ريشه ام را از بن كندى. اگر شفاى دل تو در
اينها بود، پس شفا يافتهاى.» ابن زياد گفت: «او نيز چون پدرش قافيه پرداز است و مثل
او به سجع سخن مىگويد.»
حضرت زينب پاسخ داد: «زن را با قافيه پردازى چه كار؟»
[1]
حضرت زينب نقش خود را بخوبى ايفا كرد. در همان مجلس، وقتى
كه
[1] - زينب كبرى، فيض الاسلام،
ص 161؛ نفس المهموم و نفثة المصدور، ترجمه كمره اى، ص 184
نام کتاب : بزرگ زنان صدر اسلام نویسنده : حیدری، احمد جلد : 1 صفحه : 222