responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بزرگ زنان صدر اسلام نویسنده : حیدری، احمد    جلد : 1  صفحه : 268

در همين جنگ، وقتى مسلمانان فرار كردند، نسيبه و دو پسر و همسرش به دفاع از رسول خدا صلى الله عليه و آله پرداختند. پيامبر متوجه شد كه نسيبه سپر ندارد. يكى از مسلمانان با اين‌كه سپر داشت، در حال فرار بود. پيامبر صلى الله عليه و آله به او گفت:

سپرت را براى كسانى كه مى جنگند، بينداز.

او سپر را انداخت و نسيبه آن را برداشت. در اين حال، يكى از كافران، ضربه اى به فرزند نسيبه وارد كرد. نسيبه زخم فرزندش رابست و او رابه ادامه دفاع تشويق كرد. پيامبر فرمود:

چه كسى به اندازه تو طاقت و تحمل دارد؟

در اين گيرودار، كسى كه پسر نسيبه را زخمى كرده بود، جلو آمد.

پيامبر فرمود:

اين همان كسى است كه پسرت را زخمى كرد.

نسيبه بر او حمله برد و ساق پايش راقطع كرد. رسول خدا تبسم كرد و فرمود:

اى امّ عمّاره! چه خوب تقاص كردى! حمد و سپاس خداراكه تو را پيروز و چشمت را به خوارى دشمنت روشن كرد. [1]

خليفه سوم مى‌گويد: از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه فرمود:

به چپ و راست خود نگاه نكردم جز اين‌كه ديدم، نسيبه براى دفاع از من‌


[1] - طبقات ابن سعد، ج 8، ص 414.

نام کتاب : بزرگ زنان صدر اسلام نویسنده : حیدری، احمد    جلد : 1  صفحه : 268
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست