اين حكم به سرعت در بين مردم پخش گرديد و با نبودن امكانات،
صدهزار نسخه از آن تهيه و در دورترين نقاط ايران منتشر شد، مردم مسلمان و غيرمسلمان
و حتى خدمه دربار قليانها را شكستند و در تمامى ايران از هيچ نقطهاى دود چپق و قليان
و سيگار و ساير دخانيات بلند نمىشد. [2] شاه و دربار، علما را براى مجاز اعلام كردن
استعمال تنباكو، تحت فشار گذاردند و با جعل اكاذيب و انتساب جعل فتوا به «ملك التجار»
سعى در بىاعتبار كردن آن نمودند [3] اما مقاومت علما و بالا گرفتن نهضت، شاه را مجبور
كرد تا امتياز را به كلى لغو كند و بدينسان كشور اسلامى ايران در آن برهه، از خطر جدى
نجات پيدا كرد.
د- دفاع از شيعيان افغانستان
ميرزاى شيرازى نه تنها در فكر مردم مسلمان ايران بود بلكه
نسبت به همه مسلمانان احساس مسؤوليت مىكرد. او وقتى مطلع شد كه دولت انگلستان توسط
يكى از مزدوران خود، مردم مسلمان افغان و بخصوص شيعيان آن منطقه را مورد ظلم و ستم
قرار داده و عدهاى را به قتل رساندهاست، طى تلگرافى به ناصرالدين شاه از او خواست
كه از دولت انگلستان بپرسد، به چه جرمى شيعيان افغانستان مورد قتل عام قرار گرفتهاند.
ناصرالدين شاه موضوع را با وزير امور خارجه انگليس در ميان گذارده و آنان از ترس اقدامات
بعدى ميرزا، دست از كشتار شيعيان افغانستان برداشتند. [4]
ميرزا محمّدتقى شيرازى (ميرزاى دوّم)
ميرزا محمّدتقى شيرازى در حدود سال 1270 ه. ق. در خانوادهاى
مذهبى در شيراز به دنيا آمد و دوران كودكى را تحت سرپرستى پدرش كه عالمى عارف بود به
پايان