نام کتاب : پاسداران اسلام در دوران غیبت کبری نویسنده : رحمتی، رضا جلد : 1 صفحه : 155
امپرياليسم، به ارگانهاى كليدى كشور و تكرار فاجعهاى
همچون فلسطين، در ايران و به فساد كشاندن زنان تحت عنوان آزادى است و مىخواهند به
تدريج احكام اسلام و قرآن را در ميان مردم بىاعتبار سازند. اينجا بود كه طى نشستى،
تلگرافى به «شاه» مخابره كرده و اعتراض خود را نسبت به اين لايحه و عواقب خطرناك آن
اعلام كردند.
«شاه» در جواب، موضوع را موكول به رسيدگى دولت كرد و
پيدا بود كه درصدد طفره رفتن از توضيح مطلب هستند. در اين موقعيت رهبر بيداردل موضوع
را پيگيرى كرد و با تلگرافى مجدد به «علم»، نخست وزير وقت، هشدار داد: كه در صورت عدم
اصلاح اين لايحه، علماى اسلام ساكت نخواهند نشست. [1]
به دنبال تلگراف امام و علماى قم و انتشار وسيع آن در
سطح كشور، علما و مردم ساير شهرستانها نيز نامهها و تلگرافهاى متعددى در اين رابطه
مخابره كرده با تهيه طومار و تشكيل جلسات، پشتيبانى خود را از رهبر و حوزه علميه قم
ابراز داشتند. در اين ميان دولت به جاى جواب به تلگرافها و خواست مردم درصدد بود با
وقت گذرانى، قضيه را به فراموشى بسپارد. اما رهبر عاليقدر انقلاب بار ديگر دو تلگراف
و اين بار با لحنى تندتر، به شاه و علم مخابره كرد و خواستار لغو اين لايحه شد. تلگرافهاى
امام موجى از شور و احساس در ميان مردم برانگيخت ولى دولت همچون دفعات قبل، به اعتراضها
و احساسات مردم بىاعتنا بود تا اينكه سرانجام وقتى مواجه با تصميم نهايى علما و مردم
مبنى بر اعتصاب و تعطيل عمومى در شهرهاى بزرگ گرديد، مجبور به لغو لايحه شد. [2]
موضعگيرى در برابر انقلاب سفيد
دولت استعمارگر آمريكا، به منظور سرپوش نهادن بر حضور
غارتگرانه خود در ايران و فرونشاندن احساسات ظلم ستيزانه ملت، رژيم شاه را وادار به
يك سلسله اصلاحات روبنايى تحت عنوان انقلاب سفيد، كرد.
هدف آمريكا از اين اصلاحات، محكم كردن جاى پاى خود در
ايران، جلوگيرى از
[1] - بررسى و تحليلى از نهضت امام خمينى در ايران، سيد
حميد روحانى، ج 1، ص 154، انتشارات دارالفكر.