نام کتاب : تاریخ از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه نویسنده : وفا، جعفر جلد : 1 صفحه : 62
تغيير نمىيافت و حياتشان به هلاكت
نمىانجاميد:
(... وَ ما كُنَّا مُهْلِكىِ الْقُرى الَّا وَ اهْلُها ظالِمُونَ)[1]
ما نابود كننده آباديها نيستيم مگر آنكه
اهلش ستمگر باشند.
قوم «عاد» و «ثمود» نمونه بارزى هستند كه
قرآن در مواردى به سرنوشت و تاريخ گذشته آنها اشاره مىكند و سبب افول حيات
پرنعمتشان را يادآور مىشود:
قوم عاد جمعيتى بودند كه در سرزمين «احقاف»
در جنوب جزيره عربستان زندگى مىكردند. از نظر قدرت جسمانى، تمكّن مالى و تمدّن،
بسيار پيشرفته بودند، قصرهاى زيبا و خانههاى محكم و مجلّل مىساختند. در مكانهاى
بلند و قُلّهها و كوههاى عظيم بناهايى بر پا مىكردند كه نشانه قدرت مالى، فنى و
هنرى آنها بود [2]آنان پيوسته خودنمايى مىكردند و به نيرومندى خود مىباليدند و
مىگفتند:
قوم ثمود نيز در يك منطقه كوهستانى ميان شام
و حجاز مىزيستند زندگى بسيار مرفّهى داشتند، از سرزمين آباد، مسطح و پر آب
برخوردار بودند و باغ و بستانهاى فراوانى داشتند. در فن و هنر خانهسازى و
سنگتراشى و ... مهارت خاصّى به دست آورده و در ميان كوهها، خانههاى زيبايى از
سنگ مىتراشيدند تا از حوادث روزگار در امان بمانند. [4]
آنها نيز همانند قوم عاد طغيان كردند و راه
ظلم و ستم برگزيدند و به همين جهت همگى نابود گشتند و منقرض شدند: