نام کتاب : تاریخ از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه نویسنده : وفا، جعفر جلد : 1 صفحه : 64
در ثروت، كفران نعمت و رفاهزدگى است. افراد
يا جوامعى كه در مال و مكنت، طغيانگرى كنند و راه اسراف و تجمّل برگزينند در گرداب
فساد فرو مىافتند و رفته رفته سير صعودى و حالات روحانى خود را از دست مىدهند و
به انواع فساد مالى، اخلاقى و ... آلوده مىشوند و بهسوى نابودى گام برمىدارند:
و هنگامى كه بخواهيم شهر و ديارى را هلاك
كنيم، نخست اوامر خود را براى «مترفين» [و ثروتمندان مست نعمتِ] آنجا بيان
مىداريم، سپس هنگامى كه به مخالفت برخاستند و استحقاق مجازات يافتند، آنها را به
شدّت درهم مىكوبيم.
از نظر قرآن، ملّتى كه مترف و سرمست
ثروتهاى خدادادى گشت، راه اتراف و اسراف پيشه كرد و كفران نعمت نمود، به فسق دست
مىآلايد و سرانجام به نابودى مىگرايد. پس مُترفان ناسپاس و ثروتاندوزان
رفاهطلب، همواره در امن و سلامتى نمىمانند، سرانجام دچار هلاكت مىشوند و تاريخ
زندگيشان دگرگون مىگردد و اين يكى از سنّتهاى ثابت الهى است كه از آغاز جهان
آفرينش اجرا شده و مىشود و آيات قرآن بهترين گواه آن است:
چهبسا مردم قريهاى را هلاك ساختيم كه از
زندگى خود دچار سرمستى شدهبودند و اين خانههاى آنهاست كه پس از آنها جز اندك
زمانى كسى در آنها ساكن نشد و ما وارث آنها هستيم.
در نهجالبلاغه نيز ناسپاسى، اسراف و تبذير
از عوامل منفى حركت تاريخ معرفى شده است از ديدگاه اين منبع ارزشمند، كسى كه اموال
خود را براى جلب افكار مردم و