نام کتاب : تاریخ از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه نویسنده : وفا، جعفر جلد : 1 صفحه : 66
الف- فقر و فلاكتِ برخى از طبقات جامعه و
سقوط ارزشهاى اخلاقى و معنوى.
ب- پيدايش تورم و گرانى، افزايش بيش از حدّ ماليات
و پايينآمدن سطح توليد.
ج- ركود استعدادها و فعاليتهاى فكرى، صنعتى
و از بين رفتن قدرت ابتكار و خلّاقيّت.
د- اختلال در نظام دفاعى كشور و وابستگى
شديد سياسى و نظامى به بيگانگان. [1]
هر يك از اين پديدهها به نوبه خود سير
تكاملى جامعه را برعكس و تاريخ را از حركت باز مىدارد و سرانجام زوال تمدّن و
غروب خورشيد دولت را بهدنبال دارد. اين موضوع در تاريخ گذشتگان و همچنين در تاريخ
معاصر، نمونههاى فراوانى دارد. در تاريخ دولتها و تمدّنهاى گذشته مسلمانان نيز به
نمونههايى دست مىيابيم همانند دولت بنىعباس كه از عوامل سقوط سريع آن، رواج زرق
و برق، تبذير و اسراف در امور حكومتى بود. [2]
همچنين تاريخ روم در اثر رفاهزدگى و سقوط
اخلاق مذهبى به انحطاط كشيده شد.
زيرا «هنگامى كه روميها بر سرزمينهاى وسيعى
تسلط يافتند و باج و خراجى كه از اقصى نقاط كشور سرازير رُم مىگشت خزانه را پر
كرد آن سادگى و شجاعت خويش از كف دادند، اخلاق و دين در آنها از صورت حقيقى و
واقعى درآمد و ديندارى به ريا كارى بدل شد، آنان تنپرور و خوشگذران شدند، پس از
آن فساد كردند و سرانجام، آن نيروهاىِ خلّاق و آن قومى كه با مددِ اخلاق و اعتقاد
بر سرزمينها و اقوام بسيار پيروز شده بودند با از دست نهادن معنويّت سقوط كردند و
به انحطاط گراييدند. [3]
تجملگرايى در نگاه
جامعهشناسان
ابن خلدون نخستين جامعهشناس مسلمان، با
الهام از آيات قرآن و تعاليم اسلام بر اين عقيده است كه تجملگرايى و رفاهزدگى از
عواملى است كه انحطاط اخلاقى، فقر مالى و سرانجام سقوط تمدّن را به دنبال دارد. [4]
[1] - ر. ك: مقدّمۀ ابن
خلدون، ص 715-725. كليات عقايد ابن خلدون
دربارۀ فلسفۀ تاريخ و تمدّن عزتالله رادمنش، ص
221-237.