نام کتاب : تاریخ از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه نویسنده : وفا، جعفر جلد : 1 صفحه : 71
درس هشتم
تكامل تاريخ
انسان همچنانكه از نظر زيستى، طبيعت متكامل
دارد، از نظر اجتماعى نيز تكاملپذير است؛ با اين تفاوت كه تكامل در بُعد زيستى،
بطور طبيعى و بدون دخالت و اختيار انسان انجام مىگيرد ولى تكامل در تاريخ با
اراده و تلاش انسان صورت مىپذيرد.
پس تكامل عبارت است از:
«به فعليّت رسيدن استعدادهاى فطرى كه در
جامعه هست و مىتواند به فعليّت برسد.» [1]
امكان تكامل
بحث اين است كه آيا تكامل را به عنوان يكى
از قوانين حاكم بر سير جامعه و حركت تاريخ مىتوان پذيرفت يا بطور كلى اين مقوله
قابل ارزيابى نيست؟
برخى مىگويند: از آنجا كه تكامل، از مفاهيم
ارزشى و حاكى از پسند و ناپسند اشخاص و بيانگر حالات روانى و سليقههاى آنهاست و
تنها اظهار نظرهاى شخصى افراد را مىرساند، از نظر علمى قابل اثبات نيست اگر چه
نمىتوان بكلّى نيز آن را نفى كرد. چنانكه زيباتر بودن «رنگ سبز» از رنگ «آبى» بسته
به سليقه شخصى و موقعيّتهاى روحى افراد است كه گاهى آن را زيباتر مىيابند و گاهى
نه. زيرا مفاهيم و قضايايى به عنوان قانون، قابل اثبات يا نفى هستند كه عينى و
واقعى باشند چون قضاياى منطقى، رياضى و فلسفى و ... نه از مفاهيم ارزشى همانند
مفاهيم اخلاقى، حقوقى و زيباشناسى.
پس، از ديدگاه اين نظريّه تكاملى بودن و
نبودن جريان جامعه و تاريخ از حوزه مسائل