نام کتاب : تاریخ از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه نویسنده : وفا، جعفر جلد : 1 صفحه : 86
خلاصه
تاريخ چون طبيعت، براساس نظام ثابت، استوار
است و در چهارچوب قوانين مشخّص حركت مىكند. مسير و مقصد آن، برحسب عناصر تشكيل
دهنده آن، قابل تغيير و گاهى قابل پيشبينى است، مثلًا ناسپاسى مردم در برابر
نعمتهاى الهى، يا گسترش ظلم و ستم در ميان آنها، دگرگونى تاريخ و سرنوشت آنها را
نشان مىدهد و به حركت جامعه سير نزولى مىبخشد و آن را بهسوى نابودى رهسپار
مىكند.
با درك مفهوم صحيح «قانونى بودن تاريخ»،
مىتوان دريافت كه آزادى اراده و انديشه مانع اين نيست كه آدمى نتواند در چهارچوب
قانونمندى تاريخ درآيد و سيستم منظم آن را نفى كند و همچنين در سايه اين تفكر است
كه نمىتوان، حركت تاريخ را جبرى، محدود و در مدار بسته تفسير نمود. آيات قرآن،
نظام علّيت و قانونى بودن تاريخ را از مبانى آن مىداند چه در بُعد فردى، چه در
بعد اجتماعى.
نهجالبلاغه نيز تاريخ را با اصول و سنن
حاكم بر آن، تفسير مىكند و به همين دليل آن را براى همگان مايه عبرت و درسآموز
مىداند و آن به جهت وجوه مشترك و تشابه زيادى است كه در تاريخ و سرنوشت جوامع
مختلف بشرى وجود دارد. اگر تاريخ گذشتگان قانونمند نبود هرگز براى آيندگان
درسآموز نبود.
شخصى بودن جريان تاريخ هرگز با قانونى بودن
آن منافات ندارد زيرا با وجود شاخصهاى فردى از يك سيستم ثابت تبعيت مىكند. بسان
پيكره افراد بشر كه داراى عناصر مختلف است ولى درباره همه انسانها از يك سلسله
قوانين طبيعى و تغييرناپذير تبعيت مىكند.
پرسش
1- قانونمندى تاريخ به چه معنايى درست است؟
2- قرآن در قانونى بودن تاريخ چه نظرى دارد؟
(دو نمونه بنويسيد)
3- چرا شخصى بودن حوادث تاريخى با قانونمندى
آن منافات ندارد؟
4- مقصود از تشابه حوادث تاريخ چيست؟
نام کتاب : تاریخ از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه نویسنده : وفا، جعفر جلد : 1 صفحه : 86