responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ اسلام در عصر امامت على نویسنده : پژوهشکده سپاه پاسداران    جلد : 1  صفحه : 112

ولى شاميان او را با نيزه و شمشير قطعه قطعه كردند. [1]

اميرمؤمنان عليه السلام در صحنه كارزار

اميرمؤمنان عليه السلام علاوه بر سِمَت فرماندهى كلّ سپاه، در بسيارى از صحنه‌هاى نبرد- به ويژه مواقع حسّاس- خود پيش مى‌رفت و در برابر حملات دشمن قرار مى‌گرفت. و با اينكه ياران و فرزندانش با حايل شدن ميان آن حضرت و دشمن، سعى در محافظت آن بزرگوار داشتند، مانع اين كار مى‌شد.

به عنوان نمونه در يكى از صحنه‌هاى نبرد، غلامى از بنى‌اميّه به نام «احْمَرْ» كه فردى دلاور بود جلو آمد. وقتى چشم حضرت على عليه السلام به او افتاد به سوى او حركت كرد.

در اين هنگام غلام امام عليه السلام كه «كَيْسان» نام داشت پيشى گرفت تو پس از ردّ و بدل شدن چند ضربه، به دست احمر كشته شد. سپس به سوى امام عليه السلام آمد تا حضرت را از پاى درآورد. اميرمؤمنان عليه السلام پيش از انجام هر گونه اقدامى از ناحيه رقيب، دست برد، گريبانش را گرفت و از اسب جدا كرد و پس از بلند كردن بالاى سر، آنچنان بر زمين زد كه شانه و بازويش درهم شكست، سپس در كنارى ايستاد و فرزندان على عليه السلام (امام حسين عليه السلام و محمد حنفيه او را با شمشير به هلاكت رساندند.

راوى اضافه مى‌كند: پس از قتل «احمر» شاميان (كه امام عليه السلام را تنها ديدند به اميرمؤمنان عليه السلام نزديك شدند و قصد جانش را داشتند. ولى نزديك شدن آنان به حضرت، كوچكترين تأثيرى در كيفيّت حركت امام عليه السلام به سوى لشكر خويش نداشت. (و او همچنان آهسته گام بر مى‌داشت.

امام حسن عليه السلام خطاب به پدر عرض كرد:

«چه زيان دارد اگر به سرعت خود بيفزايى و به ياران خود كه در برابر دشمن‌


[1] - وقعه صفين، ص 244 و شرح ابن ابى‌الحديد، ج5، ص 196. نكتۀ قابل توجّه در اين قضيه اينكه در قبال اين اقدام خيرخواهانۀ امام عليه السلام هيچيك از سربازان معاويه در تصميم خود مبنى بر جنگ ترديد نكردند؛ بلكه با آن جوان چنان برخورد كردند. ولى وقتى جبهۀ معاوبه با شكست مواجه شد و سران براى جبران شكست خود قرآن‌ها را روى نيزه كردند و به دروغ، سپاهيان عراق را به حكومت قرآن دعوت كردند، عدّه‌اى از سربازان فريب خورده به امام عليه السلام گفتند: دستور ده مالك برگردد و جنگ پايان پذيرد و گرنه تو را مى‌كشيم

نام کتاب : تاريخ اسلام در عصر امامت على نویسنده : پژوهشکده سپاه پاسداران    جلد : 1  صفحه : 112
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست