نام کتاب : تاريخ اسلام در عصر امامت على نویسنده : پژوهشکده سپاه پاسداران جلد : 1 صفحه : 122
«عمّار»
دلاور مخلص و جنگجوى نستوهى بود كه عاشقانه مىجنگيد و شمشير مرگبارش مخالفان حقّ
را به جهنّم مىفرستاد و براى مدافعان حقّ قوّت قلب بود؛ زيرا او بر پايه سخن رسول
گرامى صلى الله عليه و آله كه فرموده بود: «عمّار با حق مىزيد و حق با عمّار است»
[1] ميزان حقّ بود و هر كس در جبهه او جهاد مىكرد يقين داشت كه مدافع حقّ است و
در صورت كشته شدن جايگاهش بهشت است.
ميزان حق
بودن «عمّار» ميان مسلمانان معروف بود؛ چندان كه گاهى براى تشخيص جبهه حقّ از
باطل، به عمل و حضور عمّار استناد مىكردند. از جمله «ذى الكَلاع حِمْيَرى» شامى،
عموزاده خود را كه در سپاه عراق بود فرا خواند و گفت: تو را فرا خواندم تا درباره
حديثى كه عمروعاص از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل كرده است سخن گويم. سپس
حديث را چنين نقل كرد كه رسول خدا فرمود: «مردم شام و عراق رو در روى هم قرار
مىگيرند. در حالى كه در يكى از دو لشكر، حقّ و پيشواى هدايت است و عمار در كنار
اوست.» [2] «ابُو نوُحْ» گفت:
«سوگند
به خدا عمّار در ميان ماست و بيش از همه در جنگ با شما اصرار دارد. دوست داشتم همه
شما يك تن بوديد و من آن را ذبح مىكردم و نخست از تو كه پسر عمويم هستى آغاز مىنمودم
چون ما بر حقّيم و شما بر باطل.»
سپس به
درخواست «ذُوْالكَلاعْ» نزد «عمروعاص» رفت تا او را نيز از وجود عمّار در جبهه
اميرالمؤمنين عليه السلام و جدّيتش نسبت به جهاد با شاميان آگاه كند؛ شايد وجدان و
فطرتش بيدار شود.
«عمروعاص»
نيز ضمن سخنان خود اعتراف كرد كه از رسول خدا صلى الله عليه و آله شضنيده است كه
«عمّار را گروه جفاكار و ياغى مىكشند». آنگاه به پيشنهاد «عمروعاص» ترتيب ملاقات
وى با عمّار داده شد. ابتدا عمرو، عمّار را موعطه كرد و او را به خوددارى از جنگ و
[1] -براى
آگاهى بيشتر از سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله درباره عمار به معجم رجال
الحديث، ج12، ص 267؛ طبقات ابنسعد، ج3،
ص187، استيعاب، ج2، ص 436 و وقعه صفين،
ص 342 مراجعه شود.
[2] -يَلْتَقِ اهْلُ الشّامِ وَ اهْلُ الْعراقِ و
فى احْدَى الْكَتيبَتَيْنِ الْحَقُّ وَ امامُ الْهُدى وَ مَعَهُ عَمّارُ بْنُ
ياسِر
نام کتاب : تاريخ اسلام در عصر امامت على نویسنده : پژوهشکده سپاه پاسداران جلد : 1 صفحه : 122