responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ اسلام در عصر امامت على نویسنده : پژوهشکده سپاه پاسداران    جلد : 1  صفحه : 134

آنان بدون توجّه به سخنان اميرمؤمنان عليه السلام گفتند: «به اشتر پيغام فرست دست از جنگ بردارد و بازگردد.» [1]

بازگشت مالك‌

اميرمؤمنان عليه السلام ناگزير توسط «يَزيدِ بنِ هانى» به مالك پيغام داد تا برگردد. مالك كه مقاومت دشمن را درهم شكسته بود و در آستانه پيروزى نهايى قرار داشت، پاسخ داد:

«حالا موقعى نيست كه مرا از موضعم دور كنى، اميدوارم خداوند پيروزى را نصيبم گرداند، درباره من تعجيل مكن».

وى پيام مالك را به امام عليه السلام رساند. در همان لحظات، گرد و غبار شديد و بانگ و خروش رزم آوران در ميدان نبرد بالا گرفت. پيروزى مالك و شكست شاميان نمايان گشت.

ولى هيچيك از اين نشانه‌هاى پيروزى، متمرّدان را كه اميرمؤمنان عليه السلام را در حلقه محاصره خود درآورده بودند از لجاجتشان باز نداشت و با خشم فرياد زدند: حتماً خودت به مالك فرمان داده‌اى كه آتش جنگ را بيشتر برافروزد. فرمود: «واى بر شما! مگر من در برابر شما پيكم را به سويش نفرستادم و گفتارم آشكارا به گوشتان نرسيد؟ گفتند: «بار ديگر پيام ده كه برگردد وگرنه از تو دورى مى‌جوييم» حضرت مجدّداً پيغام فرستاد كه در اينجا فتنه برپا گرديده است برگرد. اشتر به پيك گفت: «لابد درباره بالا بردن اين قرآن هاست». گفت: آرى. مالك گفت: «به خدا سوگند وقتى قرآنها بالا رفتند گمان بردم كه اختلاف و تفرقه رخ مى‌نمايد. اين طرح و نقشه فرزند نابغه- عمروعاص- است».

سپس به يزيد گفت: آيا نمى‌بينى خداوند چگونه پيروزى را نصيب ما كرده، آيا سزاوار است اين فرصت را رها كنم و بازگردم؟ يزيد گفت: «آيا ميل دارى در اين جبهه پيروز شوى، وى از آن سو اميرمؤمنان عليه السلام را به دشمن تسليم كنند؟» گفت: «سُبحانَ اللَّهِ، سوگند به خدا اين را نمى‌پسندم» اين را گفت و ميدان را ترك كرد. [2]


[1] - مراجعه شود به كامل ابن اثير، ج3، ص 316 - 317، تاريخ طبرى، ج5، ص 49 و وقعۀ صفين، ص 489

[2] - وقعه صفين، ص 490، كامل ابن اثير، ج3، ص 317 و تاريخ طبرى، ج5، ص 49

نام کتاب : تاريخ اسلام در عصر امامت على نویسنده : پژوهشکده سپاه پاسداران    جلد : 1  صفحه : 134
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست