نام کتاب : تاريخ اسلام در عصر امامت على نویسنده : پژوهشکده سپاه پاسداران جلد : 1 صفحه : 165
هنگام قريش
دوست دارد آنچه در دنياست از دست بدهد تا يك بار مرا ببيند؛ گرچه لحظاتى كوتاه و
به اندازه كشتن شترى باشد. تا با اصرار چيزى را بپذيرم كه امروز پارهاى از آن را
مىخواهم و نمىدهند.» [1]
توجّه افكار به دشمن اصلى
نبرد
نهروان هر چند با سركوبى خوارج پايان يافت ولى عواقب سوء و حوادث اندوهبارى به بار
آورد. از جمله:
1. ايجاد
اندوهى فراوان در قلب مردم عراق به خاطر افزونى كشتگان و بروز دو دستگى و اختلاف
ميان آنان. همچنين بدبين شدنِ بسيارى از خويشاوندان و دوستان مقتولين نسبت به
اميرمؤمنان عليه السلام.
2.
افزايش روح تمرّد و عصيان در ارتش اسلام، چندان كه به بهانه خستگى از جنگ در برابر
فرمان امام عليه السلام سستى نمودند. به ويژه پس از بازگشت به آغوش گرم خانواده و
مشاهده حزن و اندوه در چهره خانوادهها. اين عامل و عوامل ديگر باعث شد آنان براى
هميشه جنگ را رها كنند و سازش با معاويه را بر جنگ با وى ترجيح دهند.
مورّخان
نوشتهاند: امير مؤمنان عليه السلام پس از خاتمه جنگ نهروان، در برابر سپاهيان خود
بپاخاست و فرمود:
«خداوند
براى شما آزمايش خوبى پيش آورد و ياريتان كرد. اكنون با سرعت به جانب معاويه و
پيروان ستمگر او حركت كنيد. آنان كتاب خدا را پشت سر انداخته، در قبال آن بهاى
اندكى به دست آوردند».
سپاهيان
در پاسه گفتند:
«اى
اميرمؤمنان! نيروهايمان تمام شده، زره هايمان پاره گشته، شمشيرهايمان شكسته و نوك
نيزهها خم شده است. ما را به وطنمان بازگردان تا سلاح خود را آماده سازيم، نشاط
بيشترى پيدا كنيم و به تعداد خود بيفزاييم. در اين