نام کتاب : تاريخ اسلام در عصر امامت على نویسنده : پژوهشکده سپاه پاسداران جلد : 1 صفحه : 181
و چهل
هجرى شدّت بيشترى پيدا كرده بود- علاوه بر اعزام گروههاى بازدارنده، تصميم گرفت
تمام تلاش خود را براى بسيج نيروى لازم و حركت به سمت شام بكار گيرد و براى هميشه
جلو تجاوزات معاويه را سدّ كند؛ زيرا آن حضرت تنها راه چاره را جنگ تمام عيارى
مىديد كه بتواند در سايه آن شرّ معاويه را دفع كرده، او را سرجاى خود بنشاند.
بدين
منظور «مَعْقِلِ بنِ قَيْس» را براى دعوت و بسيج مردم اطراف، به «سَوادِ» كوفه [1]
فرستاد. [2]
نامهاى
نيز به «قِيس بن سَعْد» والى آذربايجان نوشت و ضمن اعلام آمادگى و وحدت نظر مردم
براى حركت به سمت شام، او را براى شركت در اين پيكار فرا خواند. [3]
خود نيز
براى ايجاد آمادگى در مردم كوفه، خطابه مشروحى ايراد كرد و در قسمتى از سخنانش
فرمود:
«بندگان
خدا! توجّه و دقّت در تاريخ ملتهاى گذشته براى شما آموزش و عبرتى گرانبهاست.
كجايند غولها (پادشان بزرگ و فرزندانشان؟ كجايند فراعِنَه و فرزندانشان؟ كو
مَدَنيان «رَسّ»؛ همانان كه پيامبران را كشتند، و چراغ پرفروغ سُنَنِ آنان را
خاموش، و راه و رسم ستمگران را زنده كردند؟ كجايند آنان كه با لشكرهاى گران به راه
افتادند، و سپاهيان هزارهزارى را درهم شكستند و سپاهيان فراوان گرد آوردند و شهرها
بنا كردند؟
بندگان
برگزيده خدا آماده رحيل گرديدند، و نعمتهاى اندك دنياى فانى را با آخرت جاويد
معاوضه كردند. راستى برادران ما، كه در صِفّين خونشان ريخت اگر امروز زنده نيستند
چه زيان ديدهاند؟
كجا
هستند برادران من؛ آنان كه راه (جهاد را در پيش گرفتند و جاده حق
[1] -سواد
كوفه عبارت بود از اطراف كوفه كه پوشيده از درختها و نخلهاى فراوان بود. و چون به
خاطر افزونى نخلها، از دور بهصورت سياهى ديده مىشد به آن «سواد» مىگفتند طول آن
از ابتدا «موصل» شروع مىشد تا «آبادان» و عرضش نيز از «عَزيب» تا «حُلْوان»
امتداد داشت. (مجمع البحرين، ج3، ص 72