نام کتاب : تاريخ اسلام در عصر امامت على نویسنده : پژوهشکده سپاه پاسداران جلد : 1 صفحه : 30
در چتنين
موقعيّت حسّاس و ظيفه امام عليه السلام چيست؟ آيا تحمّل غرض ورزيهاى جناح فرصت طلب
داخلى و سكوت، يا قيام و نهضت؟
گرچه
اندرزها و سخنان روشنگرانه امير مؤمنان على عليه السلام و ياران او در مسجد پيامبر
صلى الله عليه و آله در حضور مهاجران و انصار، حقيقت را روشن ساخت، و حجّت را بر
همه مسلمانان تمام كرد، امّا با استقرار خلافت ابوبكر، در برابر امام عليه السلام
پيش از دو راه وجود نداشت: 1- قيام و بازپس گرفتن حقّ خود. 2- سكوت براى حفظ
اسلام.
دلائل و
قرائن زيادى وجود داشت كه قيام امام عليه السلام در آن شرايط به نفع اسلام نبود و
نتيجهاى جز انحلال جامعه اسلمى و بازگشت گروه بيشمارى از مسلمانانبه عصر جاهليّت
و نداشت.
دلائل خوددارى از قيام
با دقّت
در سخنان امام عليه السلام در مقاطع مختلف و بررسى شرايط حاكم بر جامعه اسلامى آن
روز، پاسخ اين سؤال كه چرا حضرت على عليه السلام قيام نكرد؟ روشن خواهد شد، و اينك
برخى از نكات روشنگر مطلب را ذكر مىكنيم.
- كمبود
نيروى كافى
خود آن
حضرت در بيانى در پاسخ به سؤال فوق فرمود:
«كوتاهى
من در امر خلافت، به خاطر ترس از مرگ نبود، بلكه به خاطر اين سخن رسول خدا صلى
الله عليه و آله بود كه فرمود: امّت درباره تو خيانت كرده، به عهدى كه من با آنان
نمودهام وفا نمىكنند در حالى كه تو نسبت به من مانند هارونى نسبت به موسى.»
سپس
اضافه مىكند: «سؤال كردم تكليف من در آن موقع چيست؟ رسول خدا صلى الله عليه و آله
فرمود؛ اگر كسى پيدا شد تو را يارى كند، با آنان مبارزه كن و حقّت را بگير، و گرنه
صرف نظر نموده، خون خود را حفظ كن تا مظلومانه پيش من آيى.» [1]