نام کتاب : تاريخ اسلام در عصر امامت على نویسنده : پژوهشکده سپاه پاسداران جلد : 1 صفحه : 31
در يكى
ديگر از سخنانش به اين حقيقت تلخ تصريح كرده مىفرمايد:
«اگر در
ميان امت چهل نفر مرد مصمّم پيدا مىكردم براى ميارزه با اين قوم، قيام مىكردم.» [1]
و نيز
مىفرمايد:
«هنگامى
كه به اطرافم نظر كردم، ديدم جز اهل بيتم ياور ديگرى ندارم و حيفم آمد كه آنها را
تسليم مرگ كنم.» [2]
- حفظ
اسلام و وحدت مسملانان
مردم
تازه مسلمان كه هنوز عادات و رسوم جاهليت در ميان آنان ريشه كن نشده، و روح ايمان
و عقيده اسلامى در قلوب آنان رسوخ نكرده بود، هر نوع جنگ داخلى باعث انحلال نيروها
و انهدام اسلام جوان مىگرديد، خصوصاً در شرايطى كه اهل «ردّه» [3] در اطراف جزيرة
العرب پرچم مخالفت با حكومت مركزى برافراشته بودند، و دو قدرت امپراتورى ايران و
روم منتظر فرصت بودند كه عليه دولت جديد پيكار كنند. اگر امام عليه السلام با وجود
اين مسلمانان متزلزل و دشمنان خارجى، دست به شمشير مىبرد و براى به دست آوردن حقّ
خود با ابوبكر مبارزه مىكرد، وحدت قدرت جوان اسلام و مركزيّت آن در مدينه آسيب
مىديد و اين بهترين فرصت براى حمله قدرتهاى خارجى و نابود كردن اساس اسلام بود.
شايد با توجه به اين جهت بود كه آن حضرت در جريان حوادث سقيفه طى سخنانى به اهميّت
اتحاد و نتايج شوم تفرقه اشاره كرده مىفرمايد:
«موجهاى
فتنه را با كشتيهاى نجات بشكافيد. از ايجاد اختلاف خوددارى كنيد و نشانههاى فخر
فروشى را از سر برداريد سكوت من به خاطر علم و آگاهى
[1] - لَوْ وَجَدْتُ ارْبَعينَ ذَوى عَزْمٍ مِنْهُمْ
لَنا هَضْتُ الْقَّوْم شرح ابن ابى الحديد، ج2،
ص22 و 47