نام کتاب : تاريخ اسلام در عصر امامت على نویسنده : پژوهشکده سپاه پاسداران جلد : 1 صفحه : 53
«آنان
جمعى هستند كه حقّ را يارى نكردند و به يارى باطل هم برنخاستند.» [1]
اينان
عبارت بودند از: سعدبن ابى وقّاص، عبداللَّه بن عُمَر، حَسّانِ بْنِ ثابِتْ،
كَعْبِ بن مالك، قُدّامَةِ بْنِ مَظْعُون، مُغِيرَةِبْنِ شُعْبَه و چند نفر ديگر. [2]
اينان
براى توجيه عمل خود عذرهاى بيجايى مىتراشيدند، مثلًا به سعد وقاص وقتى پيشنهاد
بيعت شد گفت: تا همه مردم بيعت نكنند من بيعت نمىكنم. [3]
آنان
افرادى بودندكه مىدانستند اميرمؤمنان عليه السلام با حقّ است و حقّ با او، و از
هر جهت بر ديگران برترى دارد، ولى هواهاى نفسانى و غرور آنان باعث شد از حقّ فاصله
گيرند.
امير
مؤمنان عليه السلام آنها را به حال خود گذاشت و مجبور به بيعت نكرد. البته آنان-
بويژه سعد بن ابى وقاص و عبداللَّه بن عمر- بعدها پشيمان شدند.
امتيازات بيعت اميرمؤمنان عليه السلام
بيعت
اميرمؤمنان عليه السلام در روز جمعه، 25 ذى الحجة، سال 35 هجرى انجام گرفت و داراى
امتيازاتى بودكه برخى از آنها را مىآوريم:
1- امير
مؤمنان عليه السلام براى استحكام پايههاى حكومت آينده، مردم را در انتخاى رهبر
آزاد گذارد و به آنان فرصت داد تا در اين مورد كاملًا بينديشند، آنگاه آگاهانه،
زمامدار آينده را انتخاب كنند.
2- بيعت
اميرمؤمنان عليه السلام همگانى بود و به صورت يك پيشنهاد عمومى مطرح شد، برخلاف
جريان بيعت خلفاى پيشين كه پيشنهاد بيعت در آغاز، عمومى نيود؛ بلكه بيعت ابوبكر،
به قول عمر ناگهانى و بر خلاف انتظار (فَلْتَهً انجام گرفت، و تنها از طرف دو نفر
مانند عمر و ابوعبيده پيشنهاد بيعت مطرح شد.
خلافت
عمر نيز بودن پيشنهاد مردم و با نصب ابوبكر انجام گرفت. خلافت عثمان نيز از