responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ اسلام در عصر امامت على نویسنده : پژوهشکده سپاه پاسداران    جلد : 1  صفحه : 68

عراق حركت كنند و از مردم دو شهر بزرگ آن ديار يعنى كوفه و بصره كه طلحه و زبير در آنها هوادارانى داشتند كنك بگيرند و آنگاه از آنجا به مركز حكومت اسلامى حمله كنند.

به دنبال اين تصميم، منادى عايشه در مكّه ندا داد كه امُ‌المؤمنين و طلحه و زبير آهنگ بصره دارند هركه طالب عزت اسلام و انتقامجويى از خون عثمان است به آنان بپيوندد.

پس از گرد آمدن هزار مرد جنگى با تجهيزات لازم، مكّه را به قصد عراق ترك گفتند: در طول راه نيز مردم به آنان مى‌پيوستند تا سرانجام تعدادشان به سه هزار نفر رسيد. [1]

عايشه در پيشاپيش سپاه، بر شتر مخصوص خود كه «عَسْكَر» نام داشت سوار بود و بنى اميه اطراف او را گرفته بودند به سوى بصره پيش مى‌رفتند.

در طول راه، به اولين آبى كه برخورد كردند با پارس كردن و حمله سگها مواجه شدند.

عايشه پرسيد نام اين محل چيست؟ گفته شد: «حَوْاب». اينجا بودكه عابشه به ياد گفتار رسول خدا صلى الله عليه و آله افتاد كه جريان پارس كردن سگهاى «حَوْاب» را براى همسران خويش پيش بينى مى‌كرد و آنان را از اين سفر برحذر مى‌داشت. [2]

عايشه از ديدن اين حادثه مضطرب شد و گفت: انّا لِلّهَ وَ انّا الَيْهِ راجِعُونَ. من همان زنم كه رسول خدا صلى الله عليه و آله از آينده او خبر مى‌داد. فوراً تصميم به مراجعت گرفت. ولى طلحه و زبير كه با انصراف عايشه از جنگ، تمام آرزوهاى خود را بر باد رفته مى‌ديدند، تلاش كردنداو را از اين تصميم باز دارند. و سرانجام عايشه پس از شهادت دروغ پنجاه نفر كه اين، آب «حَوْأَبْ» نيست، قانع شد كه بماند. [3]

سپاه «ناكثين» نزديكى بصره توقف كرد. عايشه «عَبْدُللّهِ بِنْ عامِر» رابه بصره فرستاد و به عده‌اى از بزرگان بصره نامه نوشت و منتظر ماند تا پاسخ نامه‌ها برسد. [4]


[1] - تاريخ طبرى، ج4، ص452-451

[2] - متن حديث را مورخان مختلف نقل كرده‌اند يعقوبى درج2، ص181 چنين نقل مى‌كند «لا تَكُونى الَّتى تُنْبِحُكِ‌كِلابُ‌ الْحَواْبِ‌ عايشه» از آنانى نباش كه سگان حواب بر آنان پارس مى‌كند. ولى ابن اثير در ج3، ص210 كامل و بلاذرى در انساب الاشراف، ج2، ص224 چنين آورده‌اند.«لَيْتَ‌ شِعْرى ايَتكُنَّ‌؟؟؟/ كِلابُ‌ الْحَوْاَبِ‌» و ابن ابى الحديد، در ج10، ص 310 حديث را به گونه‌اى ديگر نقل كرده است

[3] -مروج الذهب، ج3، ص357، انساب الاشراف، ج2، ص224 و الامامة السياسة، ج1،ص60 ولى يعقوبى در ج2، ص181 تعداد شهود را چهل نفر ذكر كرده است

[4] - تاريخ طيرى، ج4، ص461 و كامل ابن اثير، ج3، ص210

نام کتاب : تاريخ اسلام در عصر امامت على نویسنده : پژوهشکده سپاه پاسداران    جلد : 1  صفحه : 68
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست